داستانی از کیت چاپین ترجمه ی شیلا شکوهی فر |
|
2 آبان 96 | ادبیات جهان | شیلا شکوهی فر |
![]() |
آگاهی به اینکه خانم مالارد از مشکل قلبی رنج می برد، ملزوم این بود که تا آنجا که ممکن است در رساندن خبر فوت همسرش دقت به خرج دهند.
خواهرش ژوزفین او را مطلع ساخت. با جمله های تکه و پاره، و اشاره های نامحسوس که با نیمه های انکار، آشکار می شد. ریچارد، دوست شوهرش نیز آنجا کنارش بود. آنگاه که اخبار فاجعه ی راه آهن، با نام برنتلی مالارد در اولین ردیف لیست جان باختگان رسید ... |
|
ادامه ... |

ویژه نامه ها
![]() |
1400 |
![]() |
نوروز 1399 |
![]() |
نوروز 1398 |
![]() |
نوروز 1397 |
![]() |
داستان نوروز 1396 |
![]() |
نوروز 1393 |
![]() |
بهرام اردبیلی |
![]() |
ترجمه اولیس اثر جویس |
![]() |
ساده نویسی |
![]() |
علی مسعود هزارجریبی |
شعرهایی از چارلز بوکافسکی ترجمه ی مبین اعرابی |
|
23 مهر 96 | ادبیات جهان | مبین اعرابی |
![]() |
چارلز بوکافسکی متولد 1920 در آلمان است.پدرش سربازی آمریکایی بود و مادرش آلمانی. در 3 سالگی خانواده اش به لس آنجلس رفتند و او نیز تا پنجاه و چند سالگی در آن شهر ماند، این شاعر و نویسنده سال های آخر عمر خود را در کالیفرنیا گذراند و در سال 1994 در اثر سرطان خون در همانجا در گذشت.
از بوکافسکی بالغ بر 60 کتاب به چاپ رسیده است که شامل رمان، داستان کوتاه و شعر می شوند ... |
|
ادامه ... |
شعری از پابلو نرودا ترجمه ی سعید جهانپولاد |
|
13 مهر 96 | ادبیات جهان | سعید جهانپولاد |
![]() |
دوستت ندارم
چنانکه نمک باشی یا گل سرخ یا سنگ « توپاز»* یا غرش گرگنماها که در آتش بیز ، خاموش می شود ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از جولان حاجی ترجمه آزیتا قهرمان |
|
11 شهریور 96 | ادبیات جهان | آزیتا قهرمان |
![]() |
جولان حاجی شاعر و مترجم سوری در سال 1977 در آمودا، یک شهر کرد نشین در شمال سوریه متولد شد. او در دانشگاه دمشق تحصیلات پزشکی خود را به پایان رساند و به عنوان مترجم ادبیات انگلیسی و آمریکایی آثاری را به عربی ترجمه و منتشر کرده است . اولین مجموعه شعر او به زبان عربی، نامیده شدن در تاریکی (2004)، جایزه الماغوت در شعر را به دست آورد ...
|
|
ادامه ... |
داستانی از آنی سومون ترجمه ی غزال صحرایی |
|
7 مرداد 96 | ادبیات جهان | غزال صحرایی |
![]() |
اعتراف می کنم .می پذیرم.تمام ِعمرآن را با خود حمل کردم.رنجی فرساینده و جانکاه که مُخلّ ِ زندگی ام شد.اگرچه زیرتَلی از سوداها ،امیدهاوپروژه هاپنهان بود و به چشم نمی آمد، اماوجود داشت،هنوز هم آنجا بود.
آن ضجّه های ِ دلخراش ِایزابل.ومن که با تظاهربه آرامش به او می گفتم :«ایزا، هیچی نیست.عزیزم،متوجّه نمی شم؛حرف هات نامفهومه ،چی داری می گی ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از گونار اکه لف ترجمه سهراب رحیمی و آزیتا قهرمان |
|
3 مرداد 96 | ادبیات جهان | سهراب رحیمی و آزیتا قهرمان |
![]() |
صد و پنج سال پيش، در استكهلم،كودكي زاده شد، كه امروز محبوبترين شاعر سوئد است. او كه متولد خانواده اي ثروتمند بود، بخش عمده ي سالهاي جواني را در پاريس و لندن سپري كرد. و تسلطي كامل به دوزبان فرانسوی و انگلیسی داشت. ترجمه ي آثار ت. اس. اليوت و اشعار رمبو از معروفترين ترجمه هاي اوست. او هزاران صفحه مقاله و نقد در باره ي شعر و در دفاع از عرفان و سورئاليسم ، نوشت.عضو آکادمی شد، مترجم و منتقد تمام وقت شعر شد. شاعر تمام وقت شد ...
|
|
ادامه ... |
شعری از سیلویا پلات ترجمه ی سعید جهانپولاد |
|
3 مرداد 96 | ادبیات جهان | سعید جهانپولاد |
![]() |
ستمگرانه تر آن نیست
هیچ اعجازی به غیر اینکه سم های آهنین م را ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از یونس رضایی ترجمه ی سیامند مهتدی / جبار شافعیزاده |
|
3 مرداد 96 | ادبیات جهان | یونس رضایی |
![]() |
نامم را بنگارید لطفا
در لیست این رودها من نیز جاری... از میان پنجههای وطنم. نامم را از سیاهههای فراموشی بزدایید میخواهم خوشه خوشه رزهای سرمستیم ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از برونو کیتز اویر ترجمه ی رباب محب |
|
1 مرداد 96 | ادبیات جهان | برونو کیتز اویر |
![]() |
برونو کیتز اویر Bruno Keats Öijer متوّلد بیست و ششم نوامبر 1951 در شهر لینشُپینگ واقع در سوئد است. وی در 1970 به همراهی پر – اریک سودِر، اریک فیلکِسون و لیف اِلگرن گروه شعر وِسوویوس را دایر کرد.
«سیاه چون نقره» در سال 2008 میلادی منتشر شد. اریک لاکویست در گزارشی از شب شعرخوانی برونو - ک. اوير که به مناسبت انتشار این کتاب برگزار شد، مینویسد: «بر سردرِ سالن تأترِ جنوب نوشته شدهبود: مردیکه در سال 1973 با چاپ اولین دفتر شعرش، شعر سوئد را دگرگون کرد ... |
|
ادامه ... |
شعری از ژاک پره ور ترجمه ی غزال صحرایی |
|
28 تیر 96 | ادبیات جهان | غزال صحرایی |
![]() |
ازهیچ کس نمی ترسید
از هیچ چیز واهمه نداشت اما یه روز صبح، یه صبح ِ قشنگ فکر کرد که چیزی رو دید با خودش گفت هیچی نیست و حق با او بود ... |
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- چرا «خروس جنگی» شکست خورد؟
- نخستین نمایش فیلم «بیگانه» در جشنواره امسال ونیز
- محمود دولتآبادی مردمیترین نویسنده ایران است
- پیکر شهرام شاهرختاش در خاک آرام گرفت
- «چراغ دل» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد
- شاعری که پاسپورتش را از فروغ گرفت
- جواد مجابی در گفتوگو با ایبنا: دیگر رمان نمینویسم
![]() |
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو

![]() |
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
![]() |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |