داستانی از احمد خالد توفیق
ترجمه ی فاطمه جعفری
18 مرداد 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری داستانی از احمد خالد توفیق
ترجمه ی فاطمه جعفری
می‌دانی (سلمی) ما نادانی و بی‌عقلی کردیم ...
باید به عنوان دو آدم بالغ این حقیقت را قبول کنیم ... باید اعتراف کنیم که از آن مرز باریک میان عقل و جنون تجاوز کردیم ... دلیلش هم، آن (نیاز مبرم به انجام چیزی است)، همان فرزند خلف خستگی، و حالا هم باید این هزینه‌ی سنگین را بپردازیم ...

ادامه ...
شعری از آدونیس (علی احمد سعید)
ترجمه ی حمزه کوتی
9 مرداد 96 | ادبیات عرب | حمزه کوتی شعری از آدونیس (علی احمد سعید)
ترجمه ی حمزه کوتی

شعر، برگ‌های قدیمی‌اش را آتش می‌زند؛ و قصیده‌ی آمده سرزمینِ تن‌زدن است. آه ای کلماتِ مردگان، آه ای بکارتِ کلمه. قصیده مژه‌های کودکی می‌پوشد و در برابر سیاره‌ی پستان کرنش می‌کند. ...

ادامه ...
شعری از هيام الجندي
ترجمه ی فاطمه جعفری
7 مرداد 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری شعری از هيام الجندي
ترجمه ی فاطمه جعفری
آه اگر بدانی اندوه چه معنایی دارد وقتی که دنیا بهار است
آه اگر بدانی چه معنایی دارد که نیمی از تو غمین باشد
و نیم دیگرت مسرور
که پدری شب سال نو به رحمت خدا برود ...

ادامه ...
شعری از ودیع سعادة
ترجمه ی فاطمه جعفری
5 مرداد 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری شعری از ودیع سعادة
ترجمه ی فاطمه جعفری
اندام‌هایش را واگذاشت و رفت. بدون دست و پا و بی‌قلب و اعضای درون بدن.
گفت که این‌گونه سبکبال خواهم بود، و شبانه رفت.
باد که روزی با موی او ورمی‌رفت، حالا با تهی‌بودگی‌اش بازی می‌کرد ...

ادامه ...
شعرهایی از ولید خازندار
ترجمه ی حمزه کوتی
27 تیر 96 | ادبیات عرب | حمزه کوتی شعرهایی از ولید خازندار
ترجمه ی حمزه کوتی
ولید خازندار شاعر فلسطینی در سال ۱۹۵۶ متولد شد. افعال مضارع و چیره‌گی شام‌گاه دو مجموعه‌شعر اوست.
این چند شعر، از مجموعه‌ی چیره‌گی شام‌گاه انتخاب شده‌اند. ...

ادامه ...
شعری از محمد الماغوط
ترجمه ی أمل نبهانی
24 تیر 96 | ادبیات عرب | أمل نبهانی شعری از محمد الماغوط
ترجمه ی أمل نبهانی
ای رهگذران
خیابان ها را از باکره ها و زنان محجبه خالی کنید
که عریان از خانه بیرون خواهم آمد
و به جنگلِ خود باز خواهم گشت ...

ادامه ...
داستان کوتاهی از أحمد خالد توفیق
ترجمه ی فاطمه جعفری
20 تیر 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری داستان کوتاهی از  أحمد خالد توفیق
ترجمه ی فاطمه جعفری
واقعا نمی‌داند چه‌چیزی و چرا او را به اینجا رانده... این پیشامد به داستان‌های علمی تخیلی می‌مانَد که شکافی در طول و عرض و ارتفاع باز می‌شود و هر کس را که از آن می‌گذرد، به زمان و مکان دیگری می‌اندازد... این همان اصطلاحِ محبوب (فضازمان) است... او در مطب دکتر به انتظار نوبتش نشسته، جایی که تنها سرگرمی ممکن، دست کردن در بینی، یا زل زدن به قیافه‌های رنگ‌پریده‌ی منتظران، و یا خواندن شعرهای سخیف کسانی است که دکتر پیش‌تر درمانشان کرده ...

ادامه ...
شعرهایی از جان دمو
ترجمه ی حمزه کوتی
17 تیر 96 | ادبیات عرب | حمزه کوتی شعرهایی از جان دمو
ترجمه ی حمزه کوتی
جان دمو در شهر کرکوک(آتش ازلی) در سال ۱۹۴۲ متولد شد. در سال ۲۰۰۳ در استرالیا بر اثر سکته‌ی قلبی درگذشت. دمو جزو شاعران موسوم به "جماعت کرکوک" است، که به سوررئالیسم و دادائیسم گرایش داشتند، و بر علیه شعر اجتماعی شاعرانی چون عبدالوهاب البیاتی، بلندالحیدری، نزارقبانی .. موضع سختی گرفتند. دمو شاعری کارتون‌ خواب بود. ...

ادامه ...
شعرهایی از جورج حنین
ترجمه حمزه کوتی
7 تیر 96 | ادبیات عرب | حمزه کوتی شعرهایی از جورج حنین
ترجمه حمزه کوتی
در دوردست
در مکان
در جایی که کاهدانِ کوتاه می‌نامند
کسانی نظم را تحقیر می‌کنند
کسانی راز را تحقیر می‌کنند
و هیچ کس با چیزی ...

ادامه ...
شعری از حمده خمیس
ترجمه ی مژده پاک سرشت
30 خرداد 96 | ادبیات عرب | مژده پاک سرشت شعری از حمده خمیس
ترجمه ی مژده پاک سرشت
ای عشق
ای آتش اسرارآمیزپنهانی
در کیمیای آفرینش
جامت را بچرخان
وهستی ما را بر باد ده ...

ادامه ...
سایر صفحات :   1235