چند شعر از مسعد عکیزان ترجمه: حمزه کوتی |
|
18 بهمن 96 | ادبیات عرب | حمزه کوتی | |
اینجا چیزی جز وهم نیست
که آن را میتنم بدان پناه میآورم و هزار حکایت از گذشته را بر او بازمیخوانم. در اشارات کوچک ساکن شده ... |
|
ادامه ... |
ویژه نامه ها
1400 |
نوروز 1399 |
نوروز 1398 |
نوروز 1397 |
داستان نوروز 1396 |
نوروز 1393 |
بهرام اردبیلی |
ترجمه اولیس اثر جویس |
ساده نویسی |
علی مسعود هزارجریبی |
شعری از نزار قبانی ترجمه ی تیرداد آتشکار |
|
10 دی 96 | ادبیات عرب | تیرداد آتشکار | |
اگر تو محبوب منی مرا کمک کن تا از تو سفر کنم
اگر تو طبیب من هستی به من کمک کن تا از تو شفا پیدا کنم من اگر می دانستم که عشق این گونه خطر ناک است عاشق نمی شدم ... |
|
ادامه ... |
داستانی از احمد رمضان ترجمه ی مصیب قبادی |
|
27 آذر 96 | ادبیات عرب | مصیب قبادی | |
دیر وقت از سر کار برگشتم.. پیش از اینکه به خانه ای که آنجا سکونت دارم نزدیک شوم، چند تا وسیله خریدم.. دیدن ماشین پلیس که ورودی محله را سد کرده بود، غافلگیرم کرد.. چند تا نظامی، دور و بر آن را گرفته بودند، تا مانع پیش روی اهالی محل شوند. پشت دیواری که سربازان ساخته بودند، تعداد زیادی از اهالی ایستاده بودند و با فضولی و کنجکاوی، سرک میکشیدند ...
|
|
ادامه ... |
شعری از بدر شاکر السیاب ترجمه ی تیرداد آتشکار |
|
22 آذر 96 | ادبیات عرب | تیرداد آتشکار | |
آه جیکور جیکور
این بامدادن همچون پیش از غروب چییست ؟ که چونان بال خسته ای روشنایی ی نور را پس می زند این کلبه های پیر و افسرده چیست؟ ... |
|
ادامه ... |
داستانی از احمد الخمیسی ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
14 آذر 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری | |
سوار بر «مینیبوس»راهی محل کارم شدم و درآنحال سرشار از آرزوهایی بودم که نور صبحگاهی در جان برمیانگیزد. روی صندلی پشت راننده نشستم. روزنامهای بیرون کشیدم و بازش کردم. با حرکت ماشین، حروف جلوی چشمان ضعیفم روی هم لغزیدند. روزنامه را بستم. به چهرهای زل زدم که در آینهی کوچکِ سمت چپ راننده دیدم ...
|
|
ادامه ... |
شعری از سارگون بولص ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
11 آذر 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری | |
شاید یکی به من میگوید، و شاید هم نمیگوید:
خواهش می کنم بیا، به من بگو داستان چیست. این پاکتنامهی روی میز چیست. ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از سعادالصباح ترجمه ی سودابه مهیجی |
|
27 مهر 96 | ادبیات عرب | سودابه مهیجی | |
سعاد الصباح بانوی شاعر و نویسنده ی اهل کویت است.و تحصیلات او در رشته های علوم سیاسی و اقتصاد می باشد. از او دفترهای شهر متعددی به زبان عربی منتشر شده است.وی متولد 1942 میلادی ست ...
|
|
ادامه ... |
داستان کوتاه «چشم و ابرو» اثر حسن کمال ترجمه ی سارا اسدی کاوان |
|
12 مهر 96 | ادبیات عرب | سارا اسدی کاوان | |
امروز احساسش متفاوت است، از اینکه در ادارۀ راهنمایی و رانندگی در کنار جناب سرهنگ ایستاده، حس قدرت سراپای وجودش را فرا گرفته. هر بار که شاهد صدور مجوز یا پرداخت جریمهای بود خوشحالی بیاندازهای احساس میکرد. آرزو داشت که افسر مسئولیت جریمۀ یکیشان را به او بدهد، اما او این کار را نکرد. ...
|
|
ادامه ... |
داستانک «مرد و سگ» اثر محمد سعید الریحانی ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
6 مهر 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری | |
برای زندانبانان سوال بود که چرا سگی را همراه یک بازداشتی داخل یک سلول انداختهاند. بعد از کنجکاوی سرسختانهای فهمیدند بعد از اینکه صاحب سگ، خبر محکومیتش به حبس ابد همراه با اعمال شاقه را شنیده و به حالت غش بر صحن دادگاه افتاده، سگ تاب تحمل دوری او را نیاورده است.
وقتی نگهبانان بشقاب غذا و تکهی نان را ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از محمد الماغوط (شعر سوریه ) ترجمه ی أمل نبهانی |
|
7 شهریور 96 | ادبیات عرب | أمل نبهانی | |
باران اندوهناک
چهره ی غمگینم را می پوشاند وُ من رؤیای پلکانی از غبار را می بینم از پشت های خمیده و دست های فشرده بر زانوها ... |
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
- گفتوگو با ع. پاشایی
- روایتی جالب از ارتباط میان ابراهیم گلستان و گُدار
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
"زنبق وحشی" شعرهای لوئیز گلوک ترجمه رزا جمالی نشر ایهام |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |