برگردان شعری از بیژن الهی به عربی فاطمه جعفری |
|
2 اسفند 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری | |
به تصویر درختی
که در حوض زیر یخ زندانیست، چه بگویم؟ ... |
|
ادامه ... |
ویژه نامه ها
1400 |
نوروز 1399 |
نوروز 1398 |
نوروز 1397 |
داستان نوروز 1396 |
نوروز 1393 |
بهرام اردبیلی |
ترجمه اولیس اثر جویس |
ساده نویسی |
علی مسعود هزارجریبی |
داستانی از احمد الخمیسی ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
14 آذر 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری | |
سوار بر «مینیبوس»راهی محل کارم شدم و درآنحال سرشار از آرزوهایی بودم که نور صبحگاهی در جان برمیانگیزد. روی صندلی پشت راننده نشستم. روزنامهای بیرون کشیدم و بازش کردم. با حرکت ماشین، حروف جلوی چشمان ضعیفم روی هم لغزیدند. روزنامه را بستم. به چهرهای زل زدم که در آینهی کوچکِ سمت چپ راننده دیدم ...
|
|
ادامه ... |
شعری از سارگون بولص ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
11 آذر 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری | |
شاید یکی به من میگوید، و شاید هم نمیگوید:
خواهش می کنم بیا، به من بگو داستان چیست. این پاکتنامهی روی میز چیست. ... |
|
ادامه ... |
داستانک «مرد و سگ» اثر محمد سعید الریحانی ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
6 مهر 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری | |
برای زندانبانان سوال بود که چرا سگی را همراه یک بازداشتی داخل یک سلول انداختهاند. بعد از کنجکاوی سرسختانهای فهمیدند بعد از اینکه صاحب سگ، خبر محکومیتش به حبس ابد همراه با اعمال شاقه را شنیده و به حالت غش بر صحن دادگاه افتاده، سگ تاب تحمل دوری او را نیاورده است.
وقتی نگهبانان بشقاب غذا و تکهی نان را ... |
|
ادامه ... |
داستان کوتاه «المیراث» اثر نزار یوسف ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
31 مرداد 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری | |
آن روز زود بیدار شد... احساس خوشحالی نامعمولی داشت. صورتش را با آب خنک شست و لباسهایش را پوشید... قرارداد انحصار وراثت دیروز تمام شده بود و تنها چیزی که برای امروز مانده بود، تأیید آن از سوی قاضی در حضور برادران او و وکیل در کاخ دادگستری بود تا اینکه اجرایی شود ...
|
|
ادامه ... |
داستانی از احمد خالد توفیق ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
18 مرداد 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری | |
میدانی (سلمی) ما نادانی و بیعقلی کردیم ...
باید به عنوان دو آدم بالغ این حقیقت را قبول کنیم ... باید اعتراف کنیم که از آن مرز باریک میان عقل و جنون تجاوز کردیم ... دلیلش هم، آن (نیاز مبرم به انجام چیزی است)، همان فرزند خلف خستگی، و حالا هم باید این هزینهی سنگین را بپردازیم ... |
|
ادامه ... |
شعری از ودیع سعادة ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
5 مرداد 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری | |
اندامهایش را واگذاشت و رفت. بدون دست و پا و بیقلب و اعضای درون بدن.
گفت که اینگونه سبکبال خواهم بود، و شبانه رفت. باد که روزی با موی او ورمیرفت، حالا با تهیبودگیاش بازی میکرد ... |
|
ادامه ... |
داستان کوتاهی از أحمد خالد توفیق ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
20 تیر 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری | |
واقعا نمیداند چهچیزی و چرا او را به اینجا رانده... این پیشامد به داستانهای علمی تخیلی میمانَد که شکافی در طول و عرض و ارتفاع باز میشود و هر کس را که از آن میگذرد، به زمان و مکان دیگری میاندازد... این همان اصطلاحِ محبوب (فضازمان) است... او در مطب دکتر به انتظار نوبتش نشسته، جایی که تنها سرگرمی ممکن، دست کردن در بینی، یا زل زدن به قیافههای رنگپریدهی منتظران، و یا خواندن شعرهای سخیف کسانی است که دکتر پیشتر درمانشان کرده ...
|
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
- گفتوگو با ع. پاشایی
- روایتی جالب از ارتباط میان ابراهیم گلستان و گُدار
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
"زنبق وحشی" شعرهای لوئیز گلوک ترجمه رزا جمالی نشر ایهام |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |