داستان کوتاه «المیراث» اثر نزار یوسف ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
31 مرداد 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری |
![]() |
آن روز زود بیدار شد... احساس خوشحالی نامعمولی داشت. صورتش را با آب خنک شست و لباسهایش را پوشید... قرارداد انحصار وراثت دیروز تمام شده بود و تنها چیزی که برای امروز مانده بود، تأیید آن از سوی قاضی در حضور برادران او و وکیل در کاخ دادگستری بود تا اینکه اجرایی شود ...
|
|
ادامه ... |

ویژه نامه ها
![]() |
1400 |
![]() |
نوروز 1399 |
![]() |
نوروز 1398 |
![]() |
نوروز 1397 |
![]() |
داستان نوروز 1396 |
![]() |
نوروز 1393 |
![]() |
بهرام اردبیلی |
![]() |
ترجمه اولیس اثر جویس |
![]() |
ساده نویسی |
![]() |
علی مسعود هزارجریبی |
معرفی رمان دروزیان بلگراد اثر ربیع جابر ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
29 مرداد 96 | ادبیات عرب | پیاده رو |
![]() |
ربیع جابر نویسنده و روزنامهنگار برجسته و مبتکر لبنانی (۱۹۷۲ م) دانشآموختهی فیزیک از دانشگاه آمریکایی بیروت و سردبیر هفتهنامهی «آفاق»، پیوست فرهنگی روزنامهی «الحیاة» است که در لندن به چاپ میرسد. نخستین رمان وی، سید العتمة/ آقای تاریکی، در سال ۱۹۹۲ برندهی جایزهی منتقدان و رمان آمریکای او در سال ۲۰۱۰ کاندید جایزهی بوکر عربی شد و سرانجام در سال ۲۰۱۲ برندهی جایزهی بینالمللی بوکر عربی برای اثرش با عنوان دروز بلغراد- حکایة حنا یعقوب/ دروزیان بلگراد- داستان حنا یعقوب شد ...
|
|
ادامه ... |
شعری از عبدالعظیم فنجان ترجمه ی حمزه کوتی |
|
23 مرداد 96 | ادبیات عرب | حمزه کوتی |
![]() |
عبدالعظیم فنجان در ۱۹۵۵ در شهر الناصریه عراق متولد شد. از جمله مجموعهشعرهای او به: مثل یک درخت میاندیشم، چگونه گلی را به دست میآوری و مراسم تشییع یک شبح اشاره میکنیم. ...
|
|
ادامه ... |
داستانی از احمد خالد توفیق ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
18 مرداد 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری |
![]() |
میدانی (سلمی) ما نادانی و بیعقلی کردیم ...
باید به عنوان دو آدم بالغ این حقیقت را قبول کنیم ... باید اعتراف کنیم که از آن مرز باریک میان عقل و جنون تجاوز کردیم ... دلیلش هم، آن (نیاز مبرم به انجام چیزی است)، همان فرزند خلف خستگی، و حالا هم باید این هزینهی سنگین را بپردازیم ... |
|
ادامه ... |
شعری از آدونیس (علی احمد سعید) ترجمه ی حمزه کوتی |
|
9 مرداد 96 | ادبیات عرب | حمزه کوتی |
![]() |
شعر، برگهای قدیمیاش را آتش میزند؛ و قصیدهی آمده سرزمینِ تنزدن است. آه ای کلماتِ مردگان، آه ای بکارتِ کلمه. قصیده مژههای کودکی میپوشد و در برابر سیارهی پستان کرنش میکند. ... |
|
ادامه ... |
شعری از هيام الجندي ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
7 مرداد 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری |
![]() |
آه اگر بدانی اندوه چه معنایی دارد وقتی که دنیا بهار است
آه اگر بدانی چه معنایی دارد که نیمی از تو غمین باشد و نیم دیگرت مسرور که پدری شب سال نو به رحمت خدا برود ... |
|
ادامه ... |
شعری از ودیع سعادة ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
5 مرداد 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری |
![]() |
اندامهایش را واگذاشت و رفت. بدون دست و پا و بیقلب و اعضای درون بدن.
گفت که اینگونه سبکبال خواهم بود، و شبانه رفت. باد که روزی با موی او ورمیرفت، حالا با تهیبودگیاش بازی میکرد ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از ولید خازندار ترجمه ی حمزه کوتی |
|
27 تیر 96 | ادبیات عرب | حمزه کوتی |
![]() |
ولید خازندار شاعر فلسطینی در سال ۱۹۵۶ متولد شد. افعال مضارع و چیرهگی شامگاه دو مجموعهشعر اوست.
این چند شعر، از مجموعهی چیرهگی شامگاه انتخاب شدهاند. ... |
|
ادامه ... |
شعری از محمد الماغوط ترجمه ی أمل نبهانی |
|
24 تیر 96 | ادبیات عرب | أمل نبهانی |
![]() |
ای رهگذران
خیابان ها را از باکره ها و زنان محجبه خالی کنید که عریان از خانه بیرون خواهم آمد و به جنگلِ خود باز خواهم گشت ... |
|
ادامه ... |
داستان کوتاهی از أحمد خالد توفیق ترجمه ی فاطمه جعفری |
|
20 تیر 96 | ادبیات عرب | فاطمه جعفری |
![]() |
واقعا نمیداند چهچیزی و چرا او را به اینجا رانده... این پیشامد به داستانهای علمی تخیلی میمانَد که شکافی در طول و عرض و ارتفاع باز میشود و هر کس را که از آن میگذرد، به زمان و مکان دیگری میاندازد... این همان اصطلاحِ محبوب (فضازمان) است... او در مطب دکتر به انتظار نوبتش نشسته، جایی که تنها سرگرمی ممکن، دست کردن در بینی، یا زل زدن به قیافههای رنگپریدهی منتظران، و یا خواندن شعرهای سخیف کسانی است که دکتر پیشتر درمانشان کرده ...
|
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- چرا «خروس جنگی» شکست خورد؟
- نخستین نمایش فیلم «بیگانه» در جشنواره امسال ونیز
- محمود دولتآبادی مردمیترین نویسنده ایران است
- پیکر شهرام شاهرختاش در خاک آرام گرفت
- «چراغ دل» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد
- شاعری که پاسپورتش را از فروغ گرفت
- جواد مجابی در گفتوگو با ایبنا: دیگر رمان نمینویسم
![]() |
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو

![]() |
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
![]() |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |