شعری از تورگوت اویار
ترجمه از ابوالفضل پاشا
29 اسفند 95 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | ابوالفضل پاشا شعری از تورگوت اویار 
ترجمه از ابوالفضل پاشا
چیزی به‌ من
و چیزی به‌ سانِ بهار به‌ من بگو
مثلن این‌که: شکوفه بیاور
و یا ببار و در وجودِ من مهربانی کن
و یا رنگین‌کمان باش و ...

ادامه ...
شعرهایی از ابوالفضل پاشا
29 اسفند 95 | شعر امروز ایران | ابوالفضل پاشا شعرهایی از ابوالفضل پاشا
اگر دست من از جیبم
فرار کند فقط
به همین دل‌خوشم که سنگ‌ها
در حساب جاری من
بیش‌تر از برگ‌های ریخته ...

ادامه ...
شعری از نِوزات چِلیک
ترجمه از ابوالفضل پاشا
29 اسفند 95 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | ابوالفضل پاشا شعری از نِوزات چِلیک
ترجمه از ابوالفضل پاشا
یک ‌بارِ دیگر بهار از درِ خانه بازمی‌گردد و می‌رود
یک ‌بارِ دیگر بهار بی‌تو سپری می‌شود
گویا
یک ‌بارِ دیگر بهار ...

ادامه ...
شعری از احمد عارف
ترجمه از ابوالفضل پاشا
29 اسفند 95 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | ابوالفضل پاشا شعری از  احمد عارف
ترجمه از ابوالفضل پاشا
تو ای دیوارِ سنگی!
تو ای درِ آهنی!
تو ای پنجره‌ی کم‌نور!
آیا خبر دارید؟
تو ای بالشِ من! ...

ادامه ...
دو شعر از ناظیم هیکمت
ترجمه ی ابوالفضل پاشا
2 بهمن 95 | ادبیات ترکیه و آذربایجان | ابوالفضل پاشا دو شعر از ناظیم هیکمت
ترجمه ی ابوالفضل پاشا
برف جاده را بست
تو نبودی
در مقابل تو زانو زدم
با چشمانی بسته
به چهره‌ات دقیق شدم ...

ادامه ...
شعری از ابوالفضل پاشا
29 اسفند 92 | شعر امروز ایران | ابوالفضل پاشا شعری از ابوالفضل پاشا
اگر از ریگ‌هایی که در جوانی
از کفش خود درآورده بودم
سراغ بگیرم
چرا تعجب کنم که هر کدام‌شان
سنگ بزرگی که چنان بالغ شده‌اند
و حتا ازدواج کرده‌اند ...

ادامه ...
شعری از ابوالفضل پاشا
29 مرداد 92 | شعر امروز ایران | ابوالفضل پاشا شعری از ابوالفضل پاشا
جگرکی‌ها
چهار سال از مک‌دونالد پیرترند
اما کسی احترام بزرگتر را
کنار خیابان نگه نمی‌دارد
که مسافر بتواند
به راحتی پیاده شود
و یک سیخ جگر را
از کله پاچه بیرون بیاورد ...
...

ادامه ...
شعری از ابوالفضل پاشا
2 مهر 89 | شعر امروز ایران | ابوالفضل پاشا شعری از ابوالفضل پاشا
...

ادامه ...
سایر صفحات :   13