شعری از لطيف هلمت برگردان: بابك صحرانورد |
|
5 آبان 00 | ادبیات کردستان | بابك صحرانورد | |
بسیار وقتها
احساس میکنم تو باغ پر اناری و من کودکی لجباز ... |
|
ادامه ... |
ویژه نامه ها
1400 |
نوروز 1399 |
نوروز 1398 |
نوروز 1397 |
داستان نوروز 1396 |
نوروز 1393 |
بهرام اردبیلی |
ترجمه اولیس اثر جویس |
ساده نویسی |
علی مسعود هزارجریبی |
داستانی از فرهاد پیربال برگردان از کردی : بابک صحرانورد |
|
7 مهر 00 | ادبیات کردستان | بابک صحرانورد | |
در پاريس، شش هفت ماه دنبال كار بودم. يك روز كه فقط بيست فرانك برايم مانده بود، به آژانس کاریابیANPE رفتم تا شايد آنج برايم شغلی دست و پا كنند ...
|
|
ادامه ... |
شعری از یونس رضایی ترجمه از زبان کردی : سیامند مهتدی |
|
30 مرداد 00 | ادبیات کردستان | سیامند مهتدی | |
چند روزیست
روزنامەها؛ دورند از کلام رود لبریز؛ از رویداد زبانی اخگری که کوچەهای جنگل را مرور میکند ... |
|
ادامه ... |
برگردان شعری از سید علی صالحی به کردی مترجم : بابک صحرانورد |
|
30 مرداد 00 | ادبیات کردستان | بابک صحرانورد | |
سڵاو! هەموان حاڵمان باشه
خەفەتێک نییە، جگە لەدیارنهمانی جار جارەی خەیاڵێکی دوور کە خەڵکی پێی دهڵێن شادومانی بێ هۆ ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از کژال ابراهیم خدر ترجمه بابک صحرانورد |
|
1 مرداد 00 | ادبیات کردستان | بابک صحرانورد | |
مرا به خنده هایت عادت مده
از روزي كه با هق هق چشم گشودم تنها و تنها زبان گريه را می دانم ... |
|
ادامه ... |
شعری از ایاز خون سیاوشان ترجمه: بابک صحرانورد |
|
1 مرداد 00 | ادبیات کردستان | بابک صحرانورد | |
آنگاه كه به ديار غريب پروانگان در سفري
من نيز خزان زده تر از روياي همه درياهايم! منگ و خاموش تر از ... |
|
ادامه ... |
شعری از یونس رضایی ترجمه از کردی : جبار شافعی زاده |
|
20 بهمن 99 | ادبیات کردستان | جبار شافعی زاده | |
بگذر از خواندنم بانو
سطری دشوارم من در خیابانی که پنجههای گریه پژمرد همره خونام که فصل پنجم شعر است ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از جلال برزنجی ترجمه ی سامال احمدی |
|
10 شهریور 99 | ادبیات کردستان | سامال احمدی | |
دلت لبریز از غم تاریخ است
کی تو نیز بە تاریخ میپیوندی؟ یا بەسان راهی سرازیر انحنا مییابی و در بلندی ناپدید خواهی شد ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از لطیف هلمت ترجمه ی سامال احمدی |
|
10 شهریور 99 | ادبیات کردستان | سامال احمدی | |
از هر جا
کە صدای پای کلمەای نو میآمد او را بە دنبالش دوان میدیدم از هر جا اینجا آنجا کە قحطی کلمە بود ... |
|
ادامه ... |
شعری از رامیار محمود ترجمه ی بابک صحرانورد |
|
20 مهر 98 | ادبیات کردستان | بابک صحرانورد | |
من شب نشینم
از روشنایی های خود تابانم. مرا به سخره می گیرند آن ها که جبهه های جنگ و مرگ را مثل هم تصور می کنند. ... |
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
- گفتوگو با ع. پاشایی
- روایتی جالب از ارتباط میان ابراهیم گلستان و گُدار
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
"زنبق وحشی" شعرهای لوئیز گلوک ترجمه رزا جمالی نشر ایهام |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |