یک شعر از سمیه جلالی
6 خرداد 01 | شعر امروز ایران | سمیه جلالی یک شعر از سمیه جلالی
آن‌گاه که در مسیری شگَرف
تن داده بودی به آسایش،
آن‌ گاهِ روشن در نفحاتِ جان،
لغزنده‌ای چرک در لاشه‌ای مشبک ...

ادامه ...
اثری از سمیه جلالی
7 مهر 00 | شعر امروز ایران | سمیه جلالی اثری از سمیه جلالی
به پوست دریده‌ات رجوع می‌کنی
به غلظت خون‌ات؛
وقتی درمی‌یابی حشره‌ای هستی در کالبدی مشئوم ...

ادامه ...
دو شعر از سمیه جلالی
6 شهریور 99 | شعر امروز ایران | سمیه جلالی دو شعر از سمیه جلالی
دارالمجانین است این که می‌بینی‌ش
حدود لاطائلات دسته‌جمعی میمون‌ها
تکثیر صدا در وهم منتشرشده‌ی کاسه‌ی سر
چرخیدن اشکال متقارن
گیج در کلماتی که مدخل‌ش پیدا نیست
با مخرجی چندگانه
چندگانه‌ای ملزم به فروشدن ...

ادامه ...
شعری از سمیه جلالی
21 فروردین 99 | شعر امروز ایران | سمیه جلالی شعری از سمیه جلالی
مستعد مرگ شده‌ام
دو بال درآورده‌ام، نه به شوق دیگرسو
هم سیاه!
هم سفید!
و جز خودم نمی‌دانم
حالا مرگ چه دارم که از من بگیرد؟
همین چند نفسِ هِن‌هِن... مال او

گوشه‌گوشه‌ی اتاق را از برم ...

ادامه ...
شعری از سمیه جلالی
3 خرداد 98 | قوالب کلاسیک | سمیه جلالی شعری از سمیه جلالی
گفتی: "بخوان" به نام خدایان بوالهوس
دیباچه ی جماع بُز و اَنتر و مگس
تکرار کن نحوست عصر مدرن را
در انزوای کاغذی و ساده ی قفس ...

ادامه ...
شعری از سمیه جلالی
31 مرداد 97 | قوالب کلاسیک | سمیه جلالی شعری از سمیه جلالی
زیر و رو شود چه فرق می‌کند تنت، وصله‌ی نه سازگار همسرت شود
آن غریبه‌ی نه آشنای هم نفس، جان پناه و یارِ غار و دلبرت شود
شب به شب،شبانه‌های وهم و انتظار، وحشیانه هجمه‌ی بغل بگیردت
از خودت جهان دیگری بسازی و مرگ هم قطار و نابرادرت شود
...

ادامه ...
شعری از سمیه جلالی
17 آبان 96 | شعر امروز ایران | سمیه جلالی شعری از سمیه جلالی
حالا که خوب می‌آوازی سینه‌ی سرخت را
پابرَهنه با لِیسیِ سبز بر سرت
سایه شو ...

ادامه ...
شعری از سمیه جلالی
5 مهر 96 | قوالب کلاسیک | سمیه جلالی شعری از سمیه جلالی
یک کتاب مصور سورئال،گوشه ی اتفاق افتاده
کاسه ی سرخ چشم هایی که کنجِ کور اتاق افتاده
تبر از جنگل آمد و حالا زیر دیوار باغ افتاده ...

ادامه ...
شعری از سمیه جلالی
22 مرداد 96 | قوالب کلاسیک | سمیه جلالی شعری از سمیه جلالی
در کادرهای بسته ی دنیا نمی گنجی
اندازه ی تصویر تو قدِّ جهانم نیست
این قابِ عکسِ حک شده بر سینه ی دیوار
جای تو را پر کرده اما هم زبانم نیست ...

ادامه ...
شعری از سمیه جلالی
24 تیر 96 | قوالب کلاسیک | سمیه جلالی شعری از سمیه جلالی
اردیبهشتی،مردِ باران های بی تکرار
باریده ای بر سرزمین مرده ام این بار
باریده ای تا از وجودت بارور گردد
احساس های خشک مانده در پسِ دیوار ...

ادامه ...
سایر صفحات :   1