شعری از علی باباچاهی | |
22 شهریور 97 | شعر امروز ایران | علی باباچاهی | |
تصور کنید در خیابان اجرا میشود این نمایشنامه که هنوز نوشته نشده
با چند نماد و استعاره نظامهای توتالیتر پاشیدند از هم خواب دیدن و دیدنِ خواب هدیه خدایان است حکومت نظامی عنوان انشای دبیرستانی ما بود در تاریکی سربازی سایه من را با تیر نزد ... |
|
ادامه ... |
ویژه نامه ها
1400 |
نوروز 1399 |
نوروز 1398 |
نوروز 1397 |
داستان نوروز 1396 |
نوروز 1393 |
بهرام اردبیلی |
ترجمه اولیس اثر جویس |
ساده نویسی |
علی مسعود هزارجریبی |
شعری از علی باباچاهی | |
29 اسفند 95 | شعر امروز ایران | علی باباچاهی | |
بلعنده بود و ﻫﻤﻪجاگیر
- سرد است چقدر! اتش سرد هم به سرعت سرایت ﻣﻲکند اما سرد است چقدر ... |
|
ادامه ... |
دو شعر از علی باباچاهی | |
6 دی 95 | قلمرو شعر | علی باباچاهی | |
زیر همین چند سطر گل سرخ را امضا کن
و نام و نام خانوادگی اَت را هم بنویس بیست و چند سال دیگر از این جا که می گذری من که نباشم/ تمام حیاط را پوشانده ست امضای یادگاری برای همینجور چیزهاست چشم هایت را در آینه امضا می کنی ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از علی باباچاهی | |
24 آبان 95 | شعر امروز ایران | علی باباچاهی | |
به این حالت نمی گویند مراقبه مکاشفه مرافعه!
تعلیقی ست که به مستی هم می زند وُ شاید هم نه! دیوان وحشی بافقی هم تکلیفم را تا حدّی روشن نکرد ... |
|
ادامه ... |
شعری از علی باباچاهی | |
24 اسفند 94 | شعر امروز ایران | علی باباچاهی | |
رها کرده جهان را به حال خودش
دست می زند به سنگ ستاره از آب درمی آید صورتش را شست / آب سرد خوش «وقت»ی آورد: ... |
|
ادامه ... |
شعری از علی باباچاهی | |
29 اسفند 92 | شعر امروز ایران | علی باباچاهی | |
لمس میکند وُ بو میکشد / شب و روزش را
روز و / شب سالکِ راههایِ متواریِ در راه است روز و / شب راه در ساقِ پاهایِ اوست / فکر نمیکند به رسیدن ... |
|
ادامه ... |
شعری از علی باباچاهی | |
29 اسفند 90 | شعر امروز ایران | علی باباچاهی | |
اشتباه تو اين است
كه هي اشتباه ميكني درخت بلوط انجير بار نياورده اشتباه ميكني سنجاب سنجاب است وَ سنگپشت- ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از علی باباچاهی | |
24 آبان 89 | شعر امروز ایران | علی باباچاهی | |
صورتش تازه گل انداخته بود
و توتهاي تازه فرنگي شده را به جاي عددهاي مکرر گذاشته بودند دور تا دورِ يک دايره و دايره تازه دايره شده بود گفتند بچرخ! چرخيدم آنچنان که نچرخيده بود چرخي که هنوز نچيرخيده بود ... |
|
ادامه ... |
شعری از علی باباچاهی | |
2 مهر 89 | شعر امروز ایران | علی باباچاهی | |
...
|
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
- گفتوگو با ع. پاشایی
- روایتی جالب از ارتباط میان ابراهیم گلستان و گُدار
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
"زنبق وحشی" شعرهای لوئیز گلوک ترجمه رزا جمالی نشر ایهام |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |