شعری از حسین تقلیلی | |
21 اسفند 96 | قوالب کلاسیک | حسین تقلیلی | |
حرفي نميزني وصدا سبز ميشود
نفرين نميکني و دعا سبز ميشود لب وا نميکني و لبم بسته ميشود دارم نميزني و شفا سبز ميشود ... |
|
ادامه ... |
ویژه نامه ها
1400 |
نوروز 1399 |
نوروز 1398 |
نوروز 1397 |
داستان نوروز 1396 |
نوروز 1393 |
بهرام اردبیلی |
ترجمه اولیس اثر جویس |
ساده نویسی |
علی مسعود هزارجریبی |
شعری از حسین تقلیلی | |
1 آبان 96 | قوالب کلاسیک | حسین تقلیلی | |
عده اي در کار نان با ديگران برميخورند
عده اي مغرورتر نان تکبّر ميخورند گاه نان آور همان شخصي که نان آورده نيست! نانبران هم گاه نان را بادل پرميخورند ... |
|
ادامه ... |
شعری از حسین تقلیلی | |
16 مهر 96 | قوالب کلاسیک | حسین تقلیلی | |
سالها مي گريختم ازجنگ
ازنبردي که تن به تن بوده به تو ازپشت ميکند شليک آنکه مهرش کمرشکن بوده ... |
|
ادامه ... |
شعری از حسین تقلیلی | |
15 اردیبهشت 96 | قوالب کلاسیک | حسین تقلیلی | |
دربازمي شود نه ...ولي درپرنده نيست
پرواز در توان پر هر پرنده نيست بايدبه سمت تيغ پريد وپرنده شد خود تيغ اگر به سربرسد سرپرنده نيست ... |
|
ادامه ... |
شعری از حسین تقلیلی | |
30 مرداد 95 | قوالب کلاسیک | حسین تقلیلی | |
قدر تاریخ بشرگیس تو حیران کرده
هندی وترکی وایرانی وبغدادی را... گرچه برجای عزیزان ننشاندی ما را مانشاندیم به دل هرچه نشان دادی را ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از حسین تقلیلی | |
18 آبان 92 | قوالب کلاسیک | حسین تقلیلی | |
تسلیم تنهایی شدم
اما نرفتم حتی خودم را کشتم از دنیا نرفتم من هر دری را می توانستم گشودم از روی دیوار کسی بالا نرفتم ... ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از حسین تقلیلی | |
19 خرداد 91 | قوالب کلاسیک | حسین تقلیلی | |
زندگی کرده ام زندگی را
بر تن بند رختی اضافی دست و پای خودم را بریدم تا نسازند تختی اضافی هی قلم خوردم و ریشه کردم هی لگد خوردم و میوه دادم من اگر توی شهرم بمیرم می شوم بر درختی اضافی ... ... |
|
ادامه ... |
غزلی از حسین تقلیلی | |
24 آبان 90 | قوالب کلاسیک | حسین تقلیلی | |
به جان میرسم
تا جهانم بریزد نفس میکشم تا دهانم بریزد غزل میخورم تا لبم خون بیفتد سر کوزه ها استخوانم بریزد ... |
|
ادامه ... |
غزلی از حسین تقلیلی | |
21 مرداد 90 | قوالب کلاسیک | حسین تقلیلی | |
نبوده ام ،تو ولی
خوب بودی شد !! به بوسه قسمتی از لبم صعودی شد تو مایلی به دلم بی ریا گزیده شوی و من تسه تسه ام وزوزم سرودی شد ... ... |
|
ادامه ... |
غزلی از حسین تقلیلی | |
21 دی 89 | قوالب کلاسیک | حسین تقلیلی | |
ماه وقتی هدفش
حمله به انسان باشد، دهن قافیه باید پر لیوان باشد! کو زبانی که بخوانی تو و لب پرنشود کودهانی که به اندازه کتمان باشد! مگراین شیفتگان را توبه اندازه دهی هرکه اندازه ننوشد زتوحیوان باشد ... |
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
- گفتوگو با ع. پاشایی
- روایتی جالب از ارتباط میان ابراهیم گلستان و گُدار
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
"زنبق وحشی" شعرهای لوئیز گلوک ترجمه رزا جمالی نشر ایهام |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |