داستانی از احمد درخشان | |
28 اسفند 03 | داستان | احمد درخشان |
![]() |
اتاقي كه در آن روي تخت نشسته بودم و به صداها گوش ميكردم، گرم و خفه بود. اتاق پنجره نداشت و روزنهي كوچكي كه نزديك سقف رو به سالن بود نه روشنايي ميآورد نه هوا ...
|
|
ادامه ... |

ویژه نامه ها
![]() |
1400 |
![]() |
نوروز 1399 |
![]() |
نوروز 1398 |
![]() |
نوروز 1397 |
![]() |
داستان نوروز 1396 |
![]() |
نوروز 1393 |
![]() |
بهرام اردبیلی |
![]() |
ترجمه اولیس اثر جویس |
![]() |
ساده نویسی |
![]() |
علی مسعود هزارجریبی |
داستانی از احمد درخشان | |
2 اردیبهشت 00 | داستان | احمد درخشان |
![]() |
زنم ميگويد: اگه درنياد چي كار ميكني؟
«درش ميآرم. بالاخره بايد دربياد كه. زورمو ميزنم.» بوي تينر خفهمان ميكند. پنجرهها را باز گذاشتهايم اما بوي تند و غليظ به جاي آن كه بيرون برود ... |
|
ادامه ... |
دوالپاي من بخشی از رمان منتشر نشده ی احمد درخشان راوي احمد درخشان |
|
15 تیر 96 | داستان | احمد درخشان |
![]() |
وقتي ديدش، روي سكوي سيماني خانهاي قديمي و مخروبه نشسته بود و از سرماي زود هنگام پاييزي ميلرزيد. ميتواني به خوبي تصور كني سرما چطور از سيمان به تن آدم نفوذ ميكند. مخصوصاً اگر نمه باراني هم بزند و تيشرتي تابستاني را به تنت بچسباند ...
|
|
ادامه ... |
داستانی از احمد درخشان | |
28 اسفند 93 | داستان | احمد درخشان |
![]() |
نور كدر لامپ، اتاقو روشن ميكنه. زن لباس خواب زرشكيرنگي به تن داره. سراسيمه بلند ميشه و موهاي پريشونشو پشت سرش صاف ميكنه. مرد هيكل درشتشو از پنجره آورده بيرون و يهريز فحش نثارم ميكنه. ...
|
|
ادامه ... |
نگاهی به کتاب "سرنوشت، مسير برگشت" مانی پارسا / احمد درخشان | |
16 آبان 93 | اندیشه و نقد | احمد درخشان |
![]() |
اين فقدان ارتباط بين آدمها، اشيا و محيط در روند شكلگيري داستان نيز ديده ميشود، هرچه داستان پيش ميرود نقاط كور و گنگ بيش از آن كه واگشايي شوند بيشتر در هالهاي از ابهام فرو ميروند گويي راوي به عمد ميخواهد خواننده نيز در اين برهوت ذهن و خاطره گم شده و از خود تهي شود. در سايهي اين سردرگمي است كه خواننده ميتواند تنهايي و بيپناهي راوي را دريابد. ...
|
|
ادامه ... |
مجموعه داستان : رازهاي سانتي متري / نوشته مردعلی مرادی به معرفی احمد درخشان |
|
28 فروردین 93 | معرفی کتاب | احمد درخشان |
![]() |
شخصيتهاي رازهاي سانتيمتري درگير بازي دهشتانگيزي هستند كه هستي و سرنوشتشان را رقم ميزند. بازي يكي از موتيفهاي اصلي اين مجموعه است كه در جايي ديگر بيشتر به اين مسأله خواهم پرداخت. رازهاي سانتيمتري به عنوان مجموعهي اول مردعلي مرادي نويد از نويسندهاي صاحب درد و آشنا به الفباي داستان نويسي ميدهد و البته خواندن اين مجموعه داستان خالي از عيش خواندن نخواهد بود.
... |
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- پیکر شهرام شاهرختاش در خاک آرام گرفت
- «چراغ دل» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد
- شاعری که پاسپورتش را از فروغ گرفت
- جواد مجابی در گفتوگو با ایبنا: دیگر رمان نمینویسم
- علی مؤمنی در گفتوگو با ایبنا تشریح کرد : چرا یدالله رؤیایی به رغم تمایل، «شعر نوین حجم» را به تاخیر
- بحثی درباره حجمگرایی نوین
- نگاهی تازه به سرودههای نصرت رحمانی
![]() |
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو

![]() |
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
![]() |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |