نه
نم هم پس نمی‌دهد
کم هم نمی‌آورد
این درخت در من روی تاریخ باد
دو تکه حرف
دست ...

جست‌وجو می‌کنم در میانِ سوزِ سردِ پاییزی
میانِ آفتابِ صبح
میانِ روشناییِ ماه
گم‌شده‌ی روزم را شب‌ام را ...

ساحل طعم شور ماهی می‌دهد
و یادت
لنج کوچکی‌ست
لنگر انداخته در پیراهن‌ام
تا دوباره خزر نگاه کنی ...

اتفاق تازه ­ای نیست
دیروز
در کوچه­ ی ما درختی را بریده­ اند
که پیراهن گلدار می­ پوشید ...

آنطرف دیوار
در همیشه خود
سکوتی
سوال را
سوال می شود
این طرف خواب انگشتانی
که بخوری ...
...