غزل پست مدرن و بازگشت فکری به دهۀ سی
کاظم هاشمی
20 فروردین 96 | اندیشه و نقد | کاظم هاشمی غزل پست مدرن و بازگشت فکری به دهۀ سی
کاظم هاشمی
دهۀ سی از دو جنبۀ ادبی و تاریخی حائز اهمیت است؛ در این دهه بود که شعر نیمایی به نوعی خود را تثبیت می کند. همچنین در این دهه بود که کودتای 28 مرداد به وقوع می پیوندد و جنبش ملی شکست می خورد. بعد از شکست خیزش ملی در 28 مرداد 1332، شاعران- که اغلب روشنفکران بودند- از نظر روحی چنان درهم شکسته و سرخورده شدند که دیگر همه چیز را تمام شده پنداشته و جز تیرگی و تباهی چیز دیگری نمی دیدند، از این رو، به نوعی مبارزه ی منفی روی آوردند و ...

ادامه ...
ادبیات به براهنی مدیون است
کاظم هاشمی
17 اسفند 95 | اندیشه و نقد | کاظم هاشمی ادبیات به براهنی مدیون است 
کاظم هاشمی
نام رضا براهنی همیشه جنجال­برانگیز بوده است چه در دهۀ چهل و چه در دو سه دهۀ اخیر. داوری­ها در مورد او نیز هرگز یکسان نبوده است؛ صفر یا یک. سیاه یا سفید. براهنی شخصیتی چندبعدی است؛ رمان می­نویسد، شعر می­گوید و نقد می­داند. از این رو به راحتی نمی­توان در مورد او حکم صادر کرد. ما در اینجا به بررسی بعد سوم او می­پردازیم؛ یعنی حوزۀ نقد ادبی ...

ادامه ...
ناصرخسرو؛ پدر معنوی احمد کسروی
کاظم هاشمی
3 اسفند 95 | اندیشه و نقد | کاظم هاشمی ناصرخسرو؛ پدر معنوی احمد کسروی
کاظم هاشمی
شاید عجیب به نظر برسد اما وقتی آثار و زندگی ناصرخسرو و احمد کسروی را بررسی می کنیم می بینیم که این دو از ابعادی شبیه هم هستند. به عبارت دقیق تر احمد کسروی به همان سبک و سیاق رفتار می کند که ناصرخسرو؛ گویی ناصرخسرو تولدی دیگر یافته است و در احمد کسروی متبلور شده است. در واقع پربیراه نیست اگر بگوییم ناصرخسرو پدر معنوی احمد کسروی است و ...

ادامه ...
تقابل عشق و اجتماع
در ترانه های ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز و شهیار قنبری
کاظم هاشمی
11 آبان 95 | اندیشه و نقد | کاظم هاشمی تقابل عشق و اجتماع 
در ترانه های ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز و شهیار قنبری
کاظم هاشمی
وقتی از ترانۀ امروز سخن می گوییم بی درنگ سه اسم در ذهن تداعی می شود؛ ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز و شهیار قنبری. در واقع می توان گفت که این سه شاعر سه ضلع اصلی ترانۀ امروز هستند. وقتی ترانه های این شاعران را بررسی می کنیم به سه تم اصلی می رسیم؛ اجتماع، عشق، غم و اندوه. در واقع غم و اندوه در ترانه های آنان نتیجۀ ...

ادامه ...
نوکرتم، چاکرتم؛ زبان تواضع یا زبان بردگی؟
کاظم هاشمی
11 شهریور 95 | اندیشه و نقد | کاظم هاشمی  نوکرتم، چاکرتم؛ زبان تواضع یا زبان بردگی؟
کاظم هاشمی
زبان بردگی زبانی است که در آن از کلمات و عباراتی استفاده می شود که نشانگر خوی بردگی است. به عبارتی گوینده خود را بردۀ مخاطب می نامد. زبان بردگی زبان از پایین به بالاست. در یک سوی آن ارباب و در سوی دیگرش برده قرار دارد. زبان بردگی زبان قدرت است یعنی قدرت، زبان را تعیین می کند ...

ادامه ...
چرا شاعر و نویسنده ی جهانی نداریم؟
کاظم هاشمی
30 مرداد 95 | اندیشه و نقد | کاظم هاشمی چرا شاعر و نویسنده ی جهانی نداریم؟
کاظم هاشمی
یکی از مسائل ادبیات ما این است که چرا بعد از گذشت یک قرن از عمر ادبیات نو در ایران هنوز نتوانسته ایم چنان که باید و شاید چهره یا چهره هایی به جهان معرفی کنیم؟به عبارت دیگر چرا ادبیات معاصر ما سعدی و خیام ندارد؟ مگر ما میراث خوار سعدی و خیام و مولوی و حافظ نیستیم؟ پس چه شده است که چنین فقیر و بی مایه شده ایم ...

ادامه ...