| داستانی از مریم بیرنگ | |
| 23 اسفند 94 | داستان | مریم بیرنگ |
|
|
میزم را جا می دهم تو بالکن آپارتمان جدیدم. فکر میکنم با سکوتی که اینجا دارد، حتی میشود تو بالکن موسیقی هم گوش کرد. درش تو آشپزخانه باز میشود، یک در کشویی بزرگ. برمیگردم تو و قبل از اینکه رومیزی اتو شده را بردارم هوس نسپرسومیکنم، نسپرسوی برزیلی. ...
|
|
ادامه ... |
|
ویژه نامه ها
|
|
| 1400 |
|
|
| نوروز 1399 |
|
|
| نوروز 1398 |
|
|
| نوروز 1397 |
|
|
| داستان نوروز 1396 |
|
|
| نوروز 1393 |
|
|
| بهرام اردبیلی |
|
|
| ترجمه اولیس اثر جویس |
|
|
| ساده نویسی |
|
|
| علی مسعود هزارجریبی |
| داستانی از مریم بیرنگ | |
| 29 خرداد 94 | داستان | مریم بیرنگ |
|
|
ایستاده است زیر دوش و همانطور که به گلهای برجستهی روی کاشیها خیره شده، به هیچ چیز فکر نمیکند. خودش هم میداند از آن دسته آدمهایی است که وقتی فایلهای باز مغزش بیش از چهارتا باشد، نمیتواند به چیزی فکر کند. ...
|
|
ادامه ... |
|
اینجا و آنجا
- شعر نیما یوشیج از لطافتِ نازکآرای تنِ ساقه گلی تا صراحتِ نقد اجتماعی
- چرا «خروس جنگی» شکست خورد؟
- نخستین نمایش فیلم «بیگانه» در جشنواره امسال ونیز
- محمود دولتآبادی مردمیترین نویسنده ایران است
- پیکر شهرام شاهرختاش در خاک آرام گرفت
- «چراغ دل» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد
- شاعری که پاسپورتش را از فروغ گرفت
![]() |
| رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
|
| شرایط درج آگهی در پیاده رو |
|
| کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |
