شعری از محمد سعید میرزایی | |
23 اسفند 94 | قوالب کلاسیک | محمد سعید میرزایی |
![]() |
جهان به صورت یک زن شبی به راه افتاد
درون زن پر دیوانه بود،شاعر بود و زن درون خودش بود،زن درون خودش درون خوابِ خودش در خودش مسافر بود ... |
|
ادامه ... |

ویژه نامه ها
![]() |
1400 |
![]() |
نوروز 1399 |
![]() |
نوروز 1398 |
![]() |
نوروز 1397 |
![]() |
داستان نوروز 1396 |
![]() |
نوروز 1393 |
![]() |
بهرام اردبیلی |
![]() |
ترجمه اولیس اثر جویس |
![]() |
ساده نویسی |
![]() |
علی مسعود هزارجریبی |
شعرهایی از محمد سعید میرزایی | |
29 اسفند 93 | قوالب کلاسیک | محمد سعید میرزایی |
![]() |
تو بودی و به سرانگشتهای زیبایت
همیشه خانۀ ده کفش دوزِ عاشق بود که هیچوقت نمی خواستند پر بزنند ولی تو روی مچت ساعت شقایق بود ... |
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- چرا «خروس جنگی» شکست خورد؟
- نخستین نمایش فیلم «بیگانه» در جشنواره امسال ونیز
- محمود دولتآبادی مردمیترین نویسنده ایران است
- پیکر شهرام شاهرختاش در خاک آرام گرفت
- «چراغ دل» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد
- شاعری که پاسپورتش را از فروغ گرفت
- جواد مجابی در گفتوگو با ایبنا: دیگر رمان نمینویسم
![]() |
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو

![]() |
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
![]() |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |