شعری از سیاوش خسروآبادی
12 آذر 96 | قوالب کلاسیک | سیاوش خسروآبادی شعری از سیاوش خسروآبادی
یک مردمک تازه به چشمت زده ای
هردفعه برای دیدنم آمده ای
باعینک ذره بینی ات هم حتا
بی فاصله با ندیدنم رد شده ای ...

ادامه ...
شعری از سیاوش خسروآبادی
23 خرداد 96 | قوالب کلاسیک | سیاوش خسروآبادی شعری از سیاوش خسروآبادی
درهرنفسم هوای شالی دارم
بوی خوش یک صبح شمالی دارم
حسّ گَوَن ودرتن زردم سبزم
تاپنجره ای درآن حوالی دارم ...

ادامه ...
شعری از سیاوش خسروآبادی
14 اسفند 95 | قوالب کلاسیک | سیاوش خسروآبادی شعری از سیاوش خسروآبادی
کنُداست صدایِ تپشِ فرصت مان
بایدکه کمی تند شود،این ضَرَبان
بایدکه بدزدیم همین ثانیه را
ازسُرعتِ بی وقفه ی ساعت ،الآن ...

ادامه ...
شعری از سیاوش خسروآبادی
9 بهمن 95 | قوالب کلاسیک | سیاوش خسروآبادی شعری از سیاوش خسروآبادی
با من دریچه ای که زمانش به هم نبست
پاییز اگر چه برد ، زمستان اگر شکست
یک تکه از بهار به دیواری از هنوز
یک چشمه آسمان که به چشمی شناور است ...

ادامه ...