شعری از سیاوش خسروآبادی

تاریخ ارسال : 9 بهمن 95
بخش : قوالب کلاسیک
تکه ای بهار
با من دریچه ای که زمانش به هم نبست
پاییز اگر چه برد ، زمستان اگر شکست
یک تکه از بهار به دیواری از هنوز
یک چشمه آسمان که به چشمی شناور است
عطری همیشگی که سبکبال خاطرات
پروانه وار پر زد و بر شاخه اش نشست
خورشید کوچکی زپس ِمغربی بزرگ
یک باور قریب در اوهام دوردست
شعری قشنگ بود و به ذهن همیشه ماند
تصویر تازه ای که به قابی همیشه هست
لینک کوتاه : |
