تازه ترین مجموعه رباعی ایرج زبردست منتشر شد | |
24 اسفند 99 | معرفی کتاب | ایرج زبردست | |
کتاب با مقدمهای کوتاه آغاز میشود؛ مقدمهای که در آن شاعر حرفهایش را فشرده و با نثری شاعرانه زده است. این مجموعه شعر شامل ...
|
|
ادامه ... |
ویژه نامه ها
1400 |
نوروز 1399 |
نوروز 1398 |
نوروز 1397 |
داستان نوروز 1396 |
نوروز 1393 |
بهرام اردبیلی |
ترجمه اولیس اثر جویس |
ساده نویسی |
علی مسعود هزارجریبی |
شعرهایی از ایرج زبردست | |
23 تیر 99 | قوالب کلاسیک | ایرج زبردست | |
از قامت واژه ، طرح فردا انداخت
پیراهن کهنه را به دریا انداخت هر پنجره ای گوش به افسانه سپرد هر کوه مرا به یاد نیما انداخت ... |
|
ادامه ... |
زبانی متفاوت و بدیع حرف های مصطفی ملکیان درباره رباعیات ایرج زبردست |
|
1 خرداد 97 | اندیشه و نقد | ایرج زبردست | |
من اشعار ایرج را رده بندی می کنم و در مقوله ی اشعار عرفانی جای می دهم. اشعار عرفانی ادبیات فارسی سه ویژگی دارد. یکی سرشار از تناقض و متناقض نمایی هاست، همان چیزی که در اشعار عرفانی به آن شطحیات می گویند. در اشعار ایرج زبردست هم اینگونه تناقض گویی ها و متناقض نمایی ها را بیان کردن به وفور وجود دارد ...
|
|
ادامه ... |
یک معجزه ، یک پیام سپید قابی برای عبور عباس کیارستمی ایرج زبردست |
|
20 مهر 96 | نگاه اول | ایرج زبردست | |
عباس کیارستمی حرفهای زیادی را از خودش به جا گذاشت و حرف های زیادی را نیز با خودش برد . بی شک اگر کمی ادامه با او سر بر شانه حیات می گذاشت ، به ما می گفت چگونه از تهران آن آمبولانس زودتر از هواپیما به پاریس رسیده است . می گفت چگونه آن مجنون سپید پوش در تنش تب کاشت تا جانش تبخیر شود . آه کافی ست ... ...
|
|
ادامه ... |
حال عجيب فکر راه رفتن در چشمهای ادوارد مونش ایرج زبردست |
|
17 فروردین 96 | اندیشه و نقد | ایرج زبردست | |
فکر ، یک خواهر شبیه خودش دارد که مثل دو پنجره روبروی هم ، روی یک دیوار سنگی هر روز به یکدیگر نگاه می کنند . یک پنجره سپید و هرچه ادامه در سبز ، یک پنجره سیاه و هرچه آه و تلخ .
هر عبوری ، هر چشمی که به آن دو فکر ، نگاه می کند ... |
|
ادامه ... |
شعرهایی از ایرج زبردست | |
29 اسفند 95 | قوالب کلاسیک | ایرج زبردست | |
لبهای تو سوره سوره تفسیر خداست
چشمان تو بی ریاتر از آینه هاست ای سبزترین سبزترین سبزترین سیمای تو سین هشتم سفره ماست ... |
|
ادامه ... |
یک رباعی از ایرج زبردست در سوگ احمد شاملو |
|
4 بهمن 95 | قوالب کلاسیک | ایرج زبردست | |
شب ، حادثه را اشارتی مبهم کرد
از قاعده ی جهان ، زمان را کم کرد ای باور بی کرانه ، ای قوی سپید پرواز تو ، پشت آسمان را خم کرد ... |
|
ادامه ... |
چند رباعی از ایرج زبردست |
|
26 دی 95 | قوالب کلاسیک | ایرج زبردست | |
من: دهکده ها نبض حقایق هستند
او: مردم ده با تو موافق هستند ناگاه صدای خیس رعدی پیچید: باران که بیاید همه عاشق هستند ... |
|
ادامه ... |
شعری از ایرج زبردست | |
8 مهر 95 | معرفی کتاب | ایرج زبردست | |
شعری از از مجموعه تازه ایرج زبردست با نام " سرهای بریده ی بادبادک " - نشر نیماژ - مهر ماه 1395
... |
|
ادامه ... |
اینجا و آنجا
- جایزه ادبیات داستانی زنان به «روث اوزکی» رسید
- توصیف علی باباچاهی از مسعود احمدی
- سید علی صالحی: شعر مسعود احمدی از زندگی سرشار بود
- «آزما»ی جدید منتشر شد
- سرانجام مردی که از «شاملو» کند و به «اخوان» نزدیک شد
- گفتوگو با ع. پاشایی
- روایتی جالب از ارتباط میان ابراهیم گلستان و گُدار
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
"زنبق وحشی" شعرهای لوئیز گلوک ترجمه رزا جمالی نشر ایهام |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |