داستانی از مریم هراتی | |
14 بهمن 95 | داستان | مریم هراتی |
![]() |
اگه یه روزی بیاد و دوباره حتی برای یه بار دیگه هم شده از اون کوچه رد شم، این بار سرم رو بالا می گیرم و با تمام وجود، جوری که انگار تمام وجودم را توی چشمام ریخته باشم با تک تک سلول های بدنم اون لحظه رو نگاه می کنم. اصلا مثل یک اسکنر قوی تمام دقایقش رو اسکن می کنم. می خوام این بار با دقت ببینم تمام اون ثانیه ها و دقایقی رو که تو اون سال ها جراءت دیدنش رو نداشتم ... ...
|
|
ادامه ... |

ویژه نامه ها
![]() |
1400 |
![]() |
نوروز 1399 |
![]() |
نوروز 1398 |
![]() |
نوروز 1397 |
![]() |
داستان نوروز 1396 |
![]() |
نوروز 1393 |
![]() |
بهرام اردبیلی |
![]() |
ترجمه اولیس اثر جویس |
![]() |
ساده نویسی |
![]() |
علی مسعود هزارجریبی |
اینجا و آنجا
- چرا «خروس جنگی» شکست خورد؟
- نخستین نمایش فیلم «بیگانه» در جشنواره امسال ونیز
- محمود دولتآبادی مردمیترین نویسنده ایران است
- پیکر شهرام شاهرختاش در خاک آرام گرفت
- «چراغ دل» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد
- شاعری که پاسپورتش را از فروغ گرفت
- جواد مجابی در گفتوگو با ایبنا: دیگر رمان نمینویسم
![]() |
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو

![]() |
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
![]() |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |