داستانی از طلا نژادحسن
13 تیر 93 | داستان | طلا نژادحسن داستانی از طلا نژادحسن
مرد جاروی بلند را محکم می‌کشد روی آسفالت. گردو خاک زیادی توی هوا پخش شده. زن عقب عقب می رود توی پیاده رو.
مرد باز هم جارو را محکم تر روی آسفالت می‌کشد. ...

ادامه ...