داستانی از حسين مقدس
4 مرداد 98 | داستان | حسين مقدس داستانی از حسين مقدس
من يك عمر است كه بخاطر پرنده‌هايم از گربه‌ها دوري ‌كرده‌ام و كوچكترين حركات اين دشمنان غدار را در نظر داشته‌ام. زياد اهل روزنامه خواندن نيستم. اما اين دليل نمي‌شود كه وقتي به سبزي فروشي مي‌روم و سبزي فروش به طور اتفاقي سبزي‌ها را لاي روزنامه‌اي مي‌پيچد كه مقاله‌اي با عنوان "راز سقوط گربه‌ها از ارتفاع" دارد توجه‌ام را جلب نكند. اين كه گربه‌ها در سقوط از ارتفاع چگونه عمل مي‌كنند كه هميشه چهار دست و پا به زمين مي‌افتند مدت‌ها بود كه ذهنم را مشغول كرده بود ...

ادامه ...