شعری از حسن دلبری
16 آذر 98 | قوالب کلاسیک | حسن دلبری شعری از حسن دلبری
ای آب آتشباد نام دیگر تو
آتش پرستان جهان، خاکستر تو
قمصر به فریاد آمد از عطر حضورت
ای هرچه گل در هرچه گلدان پرپر تو ...

ادامه ...
شعری از حسن دلبری
21 مرداد 98 | قوالب کلاسیک | حسن دلبری شعری از حسن دلبری
بهشت من نباید پشت این هفت آسمان باشد
در آغوش تو خوشبختم همین شاید همان باشد
نمی خواهم بهشتی را که عیاشی است بنیادش
بهشت دیگران بگذار مال دیگران باشد ...

ادامه ...