| داستانی از جمال حسینی | |
| 23 آبان 97 | داستان | جمال حسینی |
|
|
آمبولانس به صحنه حادثه رسیده بود. پلیسها چند برابر شده بودند و تمام خانه را با نوار زرد محاصره کرده بودند. دو عکاس بیوقفه از جسد، بطری زرد و صحنه حادثه عکس میگرفتند. پتوی پیرمرد را روی جسد انداخته بودند و روی آن ملحفهای سفید کشیده بودند. پیرمرد با لباس زیر کثیف و چرک مردهاش روی ویلچر نشسته بود. دندانهایش را پسگرفته بود ولی از شدت سرما چنان به هم میخوردند که ممکن بود در دهانش خورد شوند ...
|
|
ادامه ... |
|
ویژه نامه ها
|
|
| 1400 |
|
|
| نوروز 1399 |
|
|
| نوروز 1398 |
|
|
| نوروز 1397 |
|
|
| داستان نوروز 1396 |
|
|
| نوروز 1393 |
|
|
| بهرام اردبیلی |
|
|
| ترجمه اولیس اثر جویس |
|
|
| ساده نویسی |
|
|
| علی مسعود هزارجریبی |
اینجا و آنجا
- چرا «خروس جنگی» شکست خورد؟
- نخستین نمایش فیلم «بیگانه» در جشنواره امسال ونیز
- محمود دولتآبادی مردمیترین نویسنده ایران است
- پیکر شهرام شاهرختاش در خاک آرام گرفت
- «چراغ دل» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد
- شاعری که پاسپورتش را از فروغ گرفت
- جواد مجابی در گفتوگو با ایبنا: دیگر رمان نمینویسم
![]() |
| رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو
|
| شرایط درج آگهی در پیاده رو |
|
| کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |
