شعری از احمد عالی
6 بهمن 95 | قوالب کلاسیک | احمد عالی شعری از احمد عالی
لم داده بود بر لب عطر جوانی اش
با گونه‌های غم‌زده‌ی استخوانی اش
ساکت، صبور، مثل همیشه حیاط پیر
در دست، چای دم شده‌ی زعفرانی‌اش ...

ادامه ...