داستانی از احمد سوسرائی
14 خرداد 95 | داستان | احمد سوسرائی داستانی از احمد سوسرائی
آیش شان بالاتر از آیش ما بود.مال خودش که نه، آیشی که دهقانی گرفته بود.آبی که از بالای رودخانه به شالیزار های ما می رسید، از کناره ی شالیزارش می گذشت ...

ادامه ...