چند ترجمه از ماندانا حسنلو
تاریخ ارسال : 18 بهمن 91
بخش : ادبیات جهان
جویبا ر
شعری از گالاندن
عریان
گشوده بر تو بازوان
آسوده
ناخوانده
حضور من
حیرت تو
در بستر سایه ئ نیزار
آنجا که جاری است جویبار
نایل شدم به تو
در ترفند گفت و گو با تو
تویی که مرا سوق می دهی
به گل سرخ شکفته ای
ممنوع
که اینک دیگر نیست
شعری از ژان_پیر گرازیانی (1945)
می خواهم به تصویر بکشم
هیئت بدن ات را
می خواهم به تصویر بکشم
انگاره ئ عشق را
از ژرفنای نگاهم
آنجا که تبِ عشق
بر بستر شامگاهان
رنگ ها را تا بی کران می گستراند
همان جایی است که طبیعت بازی می کند
با خواب های برهنه مان
شعری از پل نوژه
هم چون باریکه راهی، منتهی به چشم اندازی ژرف
فریفته ئ رویای توام، پنهانی
سینه ات شناور و عریان
مبهوت در کرانه ی شب
شعری از امیلیو دوسانتی(1974)
شب تاریک زمستانی
ذرات تن تو
نوازش سپیده دم
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه