شعری از ییلماز اردوغان
برگردان از علیرضا شعبانی
تاریخ ارسال : 29 اسفند 00
بخش : ادبیات ترکیه و آذربایجان
شعری از شاعر ترک ییلماز اردوغان
Yılmaz Erdoğan
برگردان از علیرضا شعبانی
نامات بهار بود
با خوابیدنات تنهایی به سراغِ شهر میآمد
با بیدار شدنات در رخسارِ من فصل تغییر میکرد
تو از دوست داشتنِ پنهانیام خبردار نمیشدی
عشقات در دلام میپژمرد نامات بهار بود
دامنکشان از کوچهی ما میگذشتی
کوچه در سکوت فرو رفته تو را مینگریست
از پاییدنِ پنهانیام خبردار نمیشدی
چشمانام از چشمانات هراس داشت
بهخاطر دارم نامات بهار بود
بههنگام انتظارت در ایستگاه در کوچه سوری برپا میشد
مدرسه رفتنات بهسان وداع ابدی بود
تو آگاه نمیشدی از بدرقهکردن صبحگاهیام
قلب من به درازای راه، از پیات میگریید
به خاطر دارم نامات بهار بود
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه