شعری از محمد شریف


شعری از محمد شریف نویسنده : محمد شریف
تاریخ ارسال :‌ 3 تیر 01
بخش : قوالب کلاسیک


 

 

 

گفتی «أرنی» رفت دلش صاحبِ خانه
رفتی به تماشای خداوند، شبانه

مرگ از تو فراری شد و بی‌واهمه رفتی
یک عمر تو با مرگ خودت شانه به شانه

تو فارغی از قیدِ زمان‌ها و مکان‌ها
دنبال تو یک عمر دویده‌ست زمانه

جَلد تو شدیم‌ ای قفست اوجِ رهایی
جَلد تو شدند آدمیان دانه به دانه


تا نام تو آمد همۀ شعله نژادان
از داغ تو گفتند زبانه به زبانه

شیری تو و از غرش تو طائفۀ ترس
گشتند پیِ گم‌شدنی لانه به لانه

آن قدر پُر از نام تو شد قصۀ تاریخ
تا نَقلِ تو شد نُقلِ همه دانه به دانه

 

 

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :