شعری از مانا آقایی


شعری از مانا آقایی نویسنده : مانا آقایی
تاریخ ارسال :‌ 2 مهر 89
بخش : شعر امروز ایران

صدف شكسته

چه به دريا نزديك بودم

آن شب كه نمك دهان تو مى لغزيد

زير زبانم

صخره ها دندان هايشان را

با چاقوى باد تيز مى كردند

ومن مزه ی شور مرد را با حرص فرو مى بردم

تا تشنه تر شوم

به گمانم توفان گوش هاى تو را

از بيخ بريده بود

زيرا بى صدا روى امواج سفر مى كردى

مرا نمى شنيدى

كه خونم را مى تكاندم روى ماسه ها

اكنون ردم را بگير و بيا

در دامنم  صدفى شكسته بينداز

من هنوز همان زنى هستم

كه مى خواست برايت اقيانوسى از مرواريد بدنيا بياورد

پارو بزن

و رختخوابت را نزديك تر بياور

در اين تاريكى بى فانوس .

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :
 

ارسال شده توسط : پرنده - آدرس اینترنتی : http://

چقدر بی پرده و بی پروا ...........داره ادای فروغ رو در میاره ..........این خانما می میرن فقط چند تا کلمه ی ... و ... توی شعرهاشون جا بدن اما تصاویر شعرش جالب بود اونجا که صخره با چاقوی باد تیز می شود معلومه یه باد تند رو داره وصف می کنه هر چند بی پرده بود اما به دل می نشست توی ایران که فکر نکنم خانمی بعد از فروغ هنوز جرأت کرده باشه راحت این طوری شعر بنویسه توصیه می کنم همون سوئد بمونه مانا و با خیال راحت به شعر گفتن اش ادامه بده

ارسال شده توسط : arsalan mohammadi - آدرس اینترنتی : http://www.arsalan-zemzemeh.blogspot.com

bad az salha toonestam sher ghashang bekhoonam ba halo havai zananeh ya hatta dokhtaraneh ke ham ravan va yek dast ba hame zeraftah va bazihai kalami , ham bi adeaa va khali az halatha va jomalat bi mani raoshnfekraneh

shad bashid

ارسال شده توسط : میثم باجور - آدرس اینترنتی : http://maysambajvar.blogfa.com

زیبا و قابل تحسین بود
خیلی واقعی، بیان حس تون رو شروع کردین و ادامه دادین تا پایان.
دست مریزاد