شعری از لیلا کردبچه


شعری از لیلا کردبچه نویسنده : لیلا کردبچه
تاریخ ارسال :‌ 2 مهر 89
بخش : شعر امروز ایران

 

صبح را از چشم عقربه ها مي بينيم

بلند مي شويم و مي رويم به پايان روز مي رسيم

و دست به ديواري مي زنيم و

دوباره برمي گرديم

 

عادت كرده ايم

من

به چاي تلخ اول صبح

تو

به بوسه ي تلخ آخر شب

من

به اينكه تو هربار حرف هايت را

مثل يك مرد بزني

تو

به اينكه من هربار مثل يك زن گريه كنم

 

 

 

عادت كرده ايم

آنقدر كه يادمان رفته است شب

مثل سياهي موهايمان ناگهان مي پرد

و يك روز آنقدر صبح مي شود

كه براي بيدار شدن

دير است

 

 

ليلا كردبچه

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :
 

ارسال شده توسط : دریا - آدرس اینترنتی : http://

عالیییی

ارسال شده توسط : مسلم رحیمی - آدرس اینترنتی : http://www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=651

دست مریزاد لیلا جان ..

ارسال شده توسط : سعید - آدرس اینترنتی : http://

دوستان عزیز
پاراگراف اول این شعر یک رونویسی تمام عیار از شعری قدیمی از آقای بهزاد زرین پور تحت عنوان "کمی بعد" است که یک دهه پیش در مجله آدینه به چاپ رسیده است. این پاراگراف را بخوانید و آن را از لحاظ تم و سطرهای یکسان با پاراگراف آخر شعر آقای زرین پور در پایین مقایسه کنید. خواهشمندم این پیام را بازتاب دهید تا حق مولفان مظلوم به این شکل پایمال نگردد. با تشکر

"کمی بعد"


ما فقط زیر یک سقف نمی خوابیم

وگرنه این جا هیچ فرقی با سربازخانه ندارد

با کفش و کمربند بسته به خواب می رویم

خروسخوان با تمام تجهیزات

خودمان را به میدان می رسانیم

و تمام روز تمرین ِ صف آرایی مقابل دشمنی می کنیم

که لحظه به لحظه جایش را با ما عوض می کند:

اتوبوسی که دور از انتظار می گذرد

بلیط های در هم ریخته و خرسند

و راننده یی که تمام درها به روی تو می بندد

کمی بعد :

ایستگاه های زیادی

انتظارهای بی جا

و جمعیتی که اجازه‌ی سبز شدن به چراغ نمی دهد



و همین طور جا به جا می شویم

تا روز ما را به پایان برساند

آن وقت دست به دیوار می زنیم و بر می گردیم

هر که زودتر به خانه رسید

تنها ساعتش را کمی جلوتر از بقیه کوک می کند.


چاپ دوم در سایت زیر:

http://www.poetrymag.ws/revue/04/zarrinpoor-b-02.html

ارسال شده توسط : نادرچگینی - آدرس اینترنتی : http://

بسیارزیبابود خواندم ولذت بردم

ارسال شده توسط : حسنعلی ترنج - آدرس اینترنتی : http://hichestaneyad.blogfa.com/

بر ای سلامتی توبرای سلامتی تو...

همه ی روباه ها را شکار میکنم

و میخ طویله ها را قربانی

من برای سلامتی تو

چشم درختان را کور می کنم

می اندازم در آتش حسرت

بر بالهای خرس سبد می آویزم

پر از پارچه های رنگین

بر ای سلامتی تو

میوه های درخت بید را می دزدم

و بر سر تمام قبرستانها

آواز می خوانم

و با مردگان فوتبال بازی میکنم

برای بودن تو

بر تاریخ طناب میبندم

برای سلامتی تو

تمام سرزمینها را بمباران می کنم

و دشتها را آتش می زنم

تا به سلامتی ...

در برف پشتک بزنی.



ارسال شده توسط : لیلی - آدرس اینترنتی : http://

خیلی ملموس و دوست داشتنی و در عین حال دلگیر بود. مرسی :)

ارسال شده توسط : آقاي م - آدرس اینترنتی : http://shookoolat.blogsky.com/

بسيار زيبا بود خسته نباشي.
سعي كن خيلي فيمينيست نباشي هر چند برات سخت باشه!
اون تيكه اولش رو دوست داشتم اول شخص مي بود.
با تشكر.

ارسال شده توسط : وحيد آقايي - آدرس اینترنتی : http://sabat2010.blogfa.com

فوق العاده بود توي شعر هاي خانم كردبچه آدم چيزهايي ميبينه كه در عين سادگي شاعرانه و نابه مثل اينكه اينقدرشاعراي ما دنبال نكته هاي عجيب غريب بودن كه جلوي چشمشونو نديدن مثلا نديدن ديواري كه هر روز به ان دست مي زنيم و بر مي گرديم

ارسال شده توسط : الهام محمد علی - آدرس اینترنتی : http://arghavaneabi18.blogfa.com

سلام لذت بردم شعر بسیار زیبایی بود
مشخصه که نگاه دقیفی دارین
به من هم سر بزنید خوشحال میشم

ارسال شده توسط : مهتاب کرانشه - آدرس اینترنتی : http://www.mahtabkeransheh.blogspot.com

شعرهای لیلا کردبچه شعر هایی دوستداشتنی است .ممنون از این شاعر خوبمان.

ارسال شده توسط : زن ایرانی - آدرس اینترنتی : http://

من

به اينكه تو هربار حرف هايت را

مثل يك مرد بزني

تو

به اينكه من هربار مثل يك زن گريه كنم


عالی بود زن ایرانی

ارسال شده توسط : احمد نوراللهی مقدم - آدرس اینترنتی : http://www.setarebaran2012.blogfa.com

سلام دوستان زیبا سرودید من لذت بردم لطفا به منهم سر بزنید

ارسال شده توسط : طاهره باقری - آدرس اینترنتی : http://someonesblogfa.com

سلام بر لیلا کردبچه
و
سپاس
از این که داریم
خاطرات گم کرده خود را از زبان تو می شنویم !