شعری از لیلا کردبچه
نویسنده : لیلا کردبچه
تاریخ ارسال :‌ 2 مهر 89
بخش :
شعری از لیلا کردبچه

 

صبح را از چشم عقربه ها مي بينيم

بلند مي شويم و مي رويم به پايان روز مي رسيم

و دست به ديواري مي زنيم و

دوباره برمي گرديم

 

عادت كرده ايم

من

به چاي تلخ اول صبح

تو

به بوسه ي تلخ آخر شب

من

به اينكه تو هربار حرف هايت را

مثل يك مرد بزني

تو

به اينكه من هربار مثل يك زن گريه كنم

 

 

 

عادت كرده ايم

آنقدر كه يادمان رفته است شب

مثل سياهي موهايمان ناگهان مي پرد

و يك روز آنقدر صبح مي شود

كه براي بيدار شدن

دير است

 

 

ليلا كردبچه

بازگشت