شعری از بهاره رضایی


شعری از بهاره رضایی نویسنده : بهاره رضایی
تاریخ ارسال :‌ 2 مهر 89
بخش : شعر امروز ایران

"يك بُرش ليلا كوه"

 

من ماركوپولو نبودم

امّا ديوار چين

 روى دست هاي من مانده بود

وِنيز؛ وطنم نبود

امّا بي بندر شده بودم.

هيچ كشتي ئى لنگرش را......

 

در لنگرود بود ؛

"راهْ پُشته"

سد مي ساختند

من مادر نشده بودم

امّا تو گوشه ي چادرم را گرفتي

و توي ذهنم،هِى بُمب گذاشتى؛

از همان بُمب هاى ساعتى

كه هيچ وقت دستت نكردى

و من براي دفاع از خودم

پشت يك تراكتور هسته اى جبهه گرفتم

نه!

اشتباه نشود

جنگي در كار نيست

من فقط براى زباله هاي اتمي

 دنبال سطل آشغال مي گشتم

حتا رفتم جلوي مين!

جايي كه عرب نِي انداخت...

 

حالا؛

- يك بُرش ليلا كوه

با سينما آزادي بيان!

-دِسِر؟!

نه!

چيزي نمي خورم.

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :
 

ارسال شده توسط : مانتانا - آدرس اینترنتی : http://jinook.blogfa.com

من فقط روی یک تراکتور

خشم می زدم..........

ارسال شده توسط : آنژیلا عطائی پیرکوه - آدرس اینترنتی : http://angila1455.blogfa.com

زیبا بود از خواندنش لذت بردم ممنون شاعر

ارسال شده توسط : فخرالدین احمدی سوادکوهی - آدرس اینترنتی : http://www.faryad54.blogfa.com

www.faryad54.blogfa.com
با درود رفیق
کارت خوب بود
همچنان پایدار و پویا باشید
بدرود رفیق