شعری از احمد طباطبایی
تاریخ ارسال : 30 دی 96
بخش : شعر امروز ایران
پاشیدن گلو
از تحمل زیادِ کمتر از پاشیدن گلو
صورتی عور
چپیده در آینهای دیرتر اما مرطوب
دستی بریده نشده
از رگهای قبلها قبل
با آستینی کمرنگتر
کاشکی چی؟
کاشیها که کسی نیستند
با خیال راحتتر خفه را نکن
ریزههای صدایی زیر شده
کنار نمیشنومِ اتوبانی یکنفس
ریزههای چند پای غیرهمشکل
تا دیرتر نشدن ایستگاه تاکسی
ریزههای به خود لرزیدن رنگی سرد
بدون درک دماسنج و کروموزوم
ریزههای چند سؤال لهیده
بدون لحن و علامت و استفهام
ریزههای قطعاً همین طور است
از قطعاً قطعاً همین طور است نیست
درِ بسته تمام میشود
مثل آرزوهای جیغتر
میدانم
چیز عوض نمیشود
باید فقط کمی جا باز میکردم
برای چرخیدن زمین
در این منظومهی لبریز
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه