شعرهایی از محمدعلی حسنلو
تاریخ ارسال : 26 آذر 04
بخش : شعر امروز ایران
(( تامل ))
دستی که حمل میکنی
ممکن است کفبینی حیات باشد وُ پوستت
با چند مایع قرمز وُ کوچک
پیشبینی صحنههایی
که تنها، تنها مالِ تواَند
زندگی: با چهرهای دَرهَم
ابروهایی بَرهَم وُ
فرسودگیِ آرامِ مویرگها
غلط اگر ببینی، غلطها با تو رشد میکنند
وَ جسمت خیال خواهد کرد
حضورِ ظریف وُ لطیفش
تمام نخواهد شد
زمان اما، ستایشگرِ اماهاست
خوابی را که دیده بودی
وَ دستی را که تفسیر کرده بودی
معترضانه پرت میکند
نگفته بودم:
سقفِ آرزوهایت را تنظیم کن
از رفتارهای خون
من اعتراض را بیشتر
وَ پوسیدگی را البته، بیشتر از بیشتر
همراهِ پاهایم حمل کردهام.
(( پارادایم ))
فقط به مقدارها نگاه کن
به معجزاتِ مُرده
به اضافه خدمتِ پیامبرانی که دیگر شرقی نورانی در ریخت و پاشِ عصایشان
در زبانِ کلماتشان طلوع نمیکند
به الگوی پُرتکرارِ انسان نگاه کن
وَ تکثیرِ ریاضیاتِ به فنا رفتهی بشری را
همپایهی افلاطونیان و رویای هندسی فیثاغورثیان
تنها به کتابخانهها بسپار
به صفحاتِ مزبورشان بگو:
ما شنا کردهایم در هر روخانهای هزار بار (۱)
در هر زمان و مکانِ بیخانهای صدها هزار بار
بگو که چیزها متشابه نیستند
مساوی نیستند وُ تقریب اگرچه حرفهای با اطمینان وُ فیلسوفانهی شماست اما:
ما دقیق به هدف خوردهایم
ما دقیق به وسطِ فنا شدن خوردهایم
به نقطهای بیبُعد که دنبالههایی نامنظم گلبرگهایش را بلعیدهاند
بعلیدهاند اعدادش را
وَ حروف وُ نظمِ نوآورانهی عالمانش را در قضاوتِ هوشرُبای ساکنانش به اعدام بُردهاند
فقط به مقدارها نگاه کن
وَ منقارهایی که رفتهاند وُ نقّارهکشان
در خدمت
به الگوهایی دیگرند.
پانوشت: اشاره به جملهی معروفی از فیلسوف یونانی هراکلیتوس که می گوید: (( نمیتوان در یک رودخانه دو بار شنا کرد ))
| لینک کوتاه : |
چاپ صفحه
