شعرهایی از حمیدرضا شکارسری


شعرهایی از حمیدرضا شکارسری نویسنده : حمیدرضا شکارسری
تاریخ ارسال :‌ 24 آبان 90
بخش : شعر امروز ایران

تقديم به شراره كامراني و شعرهايش

 

1)

شام

بال كباب داشتند

نيمه شب

مرد

پرنده اي بي بال را به آغوش كشيده بود

 

2)

بهترين فرصت بود

براي گردگيري كتابخانه

كتاب هاي شعر

كتاب هاي رمان

به خصوص مانيفست هاي ادبي !

پشت غبارها

زن را پيدا كرد

كنج كتابخانه

پيش فروغ نشسته بود و شعر مي خواند

 

3)

چه دوست داشتني مي شود روسري ات

وقتي پيدا نمي شود !

چه دوست داشتني مي شوند ماموران سخت گيري

كه نمي گذارند بي روسري به خيابان بروي !

و چه دوست داشتني خواهد شد امشب من !

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :
 

ارسال شده توسط : مسلم رحیمی - آدرس اینترنتی : http://www.moslemrahimi.blogfa.com

دست مریزاد استاد

ارسال شده توسط : مریم نظری - آدرس اینترنتی : http://

چه دوست داشتني مي شوند ماموران سخت گيري

كه نمي گذارند بي روسري به خيابان بروي !



دوست داشتم شعرتو استاد.

ارسال شده توسط : سید میثم حسینی - آدرس اینترنتی : http://

سلام
درود خدمت جناب شکار سری . که هم حق به گردن ما دارند و هم به ادبیات معاصر ایران
شعر زیبای شما را خواندم . زنده باشید به امید دیدار

ارسال شده توسط : سید میثم حسینی - آدرس اینترنتی : http://bameisam.blogfa.com

سلام من به عنوان کوچکترین
در مجموعه شعر هایی منتشر شده از جناب شکار سری علاوه بر سایر زیبایی هایش به نقطه زمان بر میخوریم که این نوع بیان برای زمان مذکور فقط خاص خود این شاعر است . شاید دوستانی که کمی حرفه ای تر ادبیات امروز ایران را دنبال میکنند بتوانند از مجموع چند شعر بی نام شعر ایشان را به راحتی جدا کنند.
و نکته دوم که امروزه در شعر بسیاری از بزرگان ادبیات میبینیم، آوردن جملات نا متجانس در شعر است که به خاطر اسم و رسمشان کسی جرات گفتن این موضوع را نداردولی من بارها در این موضوع به شعر آقای شکار سری دقت کردم که انصافا جای تبریک دارد
چون این شاعر میتواند با کوتاه نویسی ، ایماژ لازم و تلنگر کافی را در شعر بوجود بیاورد و نیازی به بلند نویسی ندارد .
برایشان آرزوی پیروزی دارم
چقدر نوشتن نظر برای یک منتقد سخت است . جسارت کردیم!!!!