شعرهایی از حسین فرخی
تاریخ ارسال : 2 آذر 04
بخش : شعر امروز ایران
حکایت
این هم حکایت شورش کلماتی دیگر است
و من که پشت جمعهها را خالی نمیکنم
صریحم (خواهش میکنم)
و محال است کوتاه بیایم
در این شعر که تعریف برخاستن است
تو هم بیا شکل و شمایل دیو و دد را رنگ کن
و گرد و غبار را موافقم
از پوستهای داغ بردار
بردار و هیجان این ماجرای خاص را بالا ببر
- بعد کافیه به بلوغ و بیقراریهایم برسی
حکایت کلمات ( بله البته) در کافههای خیام
درست بغل نرگسها و موسیقی جاز
در جمعههای سیامَستی
و جمعههای دلبری هنوز جاذبه دارد
- روشنه که به حاشیه نمیروم
(من شاکی این پروندهام) قبول است؟
در خیام دارم خودم را به اشتراک میگذارم
و مجاز است دستکم
شعرم را بردارم و جابیندازم
و چند دیو و دد را در خیام مشغول کنم
با هر نسبت با هر کرشمه با هر عتاب
طبیعیست با لمس و تماسهای بیاندازه
برمیخیزم از اول شب
در کافههای شلوغ رقص و جاز
با سیگار و قهوه (شما؟) و اینهمه صدا
با این.همه نغمهی خراب از کی تا به کجا
و غزل غزلهای خوشقدم و دندانگیر
که میچسبد از سر شب
جان تازه.ای بگیرند
که میچسبد بیا موافقم در این حکایت
در زیر باران نمنم
و برهنگیهای به این سادگی
که خاک و گلی دیگر را دو باره شکار میکنند
که ضربههای اساسی را میزنند و میخورند
که گلو و زبانی دیگر را میپوشانند
از سر شب و قرارهای خیام
-خب، روشنه؟ کافیه؟ مجازه؟
و زخم خنجر و خاطره در چندین کافه
که شورش کلمات را
بله حکایتی دیگر است.
زیبا شدهای
اینهمه شب و سیاهی را برمیدارم
سینهام را کمی بالاتر صاف میکنم
دست و دلم را که دارد میلرزد
پیش میآورم
و باز هم حقات را ادا میکنم
تمام شب را کنار میگذارم
و زیباترات میخواهم
لبهایت را (دستکاری میکنم) کجا میبری؟
و سر و وضعم را مرتب (و زیر نظر)
شرح میدهم
زیبا شدهای و زیباتر میشوی
و سهمم را در این معرکه میپردازی
گلم (نگو از من دیگر گذشته) با این ظرافت
با اینهمه متانت
هرچه میخواهی حاضرم
انتخاب بامزهای میشویم در این جمع
- خوشحالم از این برخورد بی وقت و ساعت
گرمای دیگری در این مناسبات میریزیم
من میپذیرم حداقل شعری بخوانم
تو؟ به قرار و بیقراریهایت برس
و با اقدامات لازم و اساسی حاضر باش
کلمه کم نمیآید
ملاحظه بفرمایید نمیآید کم
و شعر امروزم تکاندهنده یا ظریف
کار خودش را میکند در هر صورت
و فرصت و فضای کافی برای معاشقه
و رهایی دارد
طبیعیست زیبا میشوی شک نکن
با این سر و وضع برازنده و مناسب
به توافق میرسیم
- معترض و ناراضی دیگر حرف مفت است
به شرایط موجود توجه کن و بپرداز
و تحرکاتت را (مشکلی نیست)
جمعبندی کن
مطمئنم در این رابطهی شیرین و موثر
تمام خودت را برملا میکنی
تا سینهام را صاف کنم
و یک شعر دیگری بخوانم.
| لینک کوتاه : |
چاپ صفحه
