شعرهایی از اورهان مراد / برگردان : صابر حسینی


شعرهایی از اورهان مراد / برگردان : صابر حسینی نویسنده : صابر حسینی
تاریخ ارسال :‌ 20 مرداد 91
بخش : ادبیات جهان

 اورهان مراد –شاعر، فیلم نامه نویس و کارگردان سینما و تئاتر –در سال 1918 در شهر استانبول به دنیا آمد . وی پس از به پایان رساندن تحصیلات متوسطه اش وارد دانشکده ی ادبیات دانشگاه استانبول شد و به تحصیل زبان و ادبیات آلمانی پرداخت .

او در حین تحصیل به کار هایی چون معلمی ، سردبیری مجله ای به نام افکار مصور و خبرنگاری پرداخت .

اورهان مراد از سال 1936 سرودن شعر را آغاز کرده بود . اشعارش در مجله هایی از قبیل «روز» و

« هستی » چاپ می شد .

در سال 1940 اولین کتابش را منتشر کرد . در سال 1950 وارد عرصه ی سینما و تئاتر شد .

در سال 1970 پس از انتصاب به مدیریت اتحادیه ی هنرمندان ، به عضویت کانون نویسندگان ترکیه در آمد . وی در سال 1980 پس از خارج شدن از ترکیه در کشور آلمان نمایش های بسیاری بر روی صحنه برد و در کنار آن به تدریس تکنیک های بازیگری تئاتر مشغول بود .

اورهان مراد در کنار فعالیت های تئاتر و سینمایی اش هیچ گاه سرودن شعر را رها نکرد و دو مجموعه شعر دیگر نیز به چاپ رساند .

اما آنچه آشکار است این است که محور فعالیت اورهان مراد تئاتر و سینما و فیلم نامه نویسی بوده است . وی در سال 1989 در زادگاهش استانبول چهره در نقاب خاک کشید .

برخی از آثار اورهان مراد عبارتند از :

این قلب مال شماست ( مجموعه شعر 1982)

کاش آدم ها دنبال صداها نروند (مجموعه شعر 1985 )

کارگردانی فیلم آواره ( 1951)

کارگردانی فیلم بازگشت لژیون (  1957)

کارگردانی فیلم قربانیان امید ( کارگردانی  1966)

جلوه ی تقدیر (فیلم نامه 1958)

و...

او در ده ها فیلم ایفای نقش کرد و برای بسیاری از فیلم ها و تئاتر ها فیلم نامه و نمایشنامه نوشت .

 

در این جا چند شعر از اورهان مراد را می خوانیم

 

 

1

 

او تنها آینه می فروخت

و یک روز

در بازار آینه مرد

چه سرنوشتی !

تشییع کنندگان تابوت اش

بی آینه بودند

 


 2


خنجرت را بردار
زخم هایی بنشان،
بر تن ام
از زخم هایم خونی نخواهد ریخت
بس که آشفته ام
کسی دلیل مردنم را نخواهد فهمید



3

اگر دستانت
اتفاقی لمس کند
دستانم را
انگشتانم ،
انگشتانت را ،
ستاره ها از درون ام پر می گیرند
به سوی تو
تا تو .
اگر چشمانت
اتفاقی بیافتد
بر چشمانم
زانوان ات بر زانوانم
باران می بارد
بر درونم
تا درونم .
اگر نفست ،
اگر لبانت لمس کند
صورتم را ،
دوباره ،
دوباره لمس کند
و دوباره لمس کند
اتفاقی...

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :