شعر در سرزمین های اشغالی
بلال رمضان ترجمه بابک شاکر


شعر در سرزمین های اشغالی
بلال رمضان ترجمه بابک شاکر نویسنده : بابک شاکر
تاریخ ارسال :‌ 14 شهریور 04
بخش : ادبیات عرب

 

 

 

 

شعر در سرزمین‌های اشغالی… 

آیا لازم است شعر فلسطینی لحن تند خود را تغییر دهد؟

 

نوشته: بلال رمضان

ترجمه : بابك شاكر

 

شعر فلسطینی همواره از دل رنج، ظلم و اشغال بیرون آمده و نقشی فراتر از صرفاً هنر داشته است؛ این شعر آیینه‌ای است از هویت، مقاومت و تجربه زیسته مردم فلسطین. پرسشی که امروز در حوزه نقد شعر مطرح می‌شود این است که آیا پس از محمود درویش، لحن تند و گزنده شعر فلسطینی باید تغییر کند؟ این پرسش، ابتدا توسط فخری رطروط، شاعر فلسطینی، مطرح شد؛ او اشاره داشت که اسرائیل چگونه از شعر به نفع خود بهره‌برداری می‌کند و تصویر خود را در جهان به‌عنوان ضعیف، مظلوم و مورد تجاوز، القا می‌کند، در حالی که شعر مقاومت فلسطینی پیام روشنی دارد: «کودکان سنگ‌پران».

 

تجربه تاریخی و روزمره فلسطینیان در داخل سرزمین‌های اشغالی، این پرسش را به یک ضرورت تبدیل می‌کند. حملات نظامی، غصب زمین‌ها، شکل‌گیری اردوگاه‌های جدید و شهادت هر روزه مردان، زنان و کودکان، نشان می‌دهد که شاعر فلسطینی نمی‌تواند لحن خود را از شدت و گزندگی خالی کند. عبد المنعم رمضان با تأکید بر این واقعیت می‌گوید: «آنچه اکنون بر فلسطینی‌ها می‌گذرد، هولناک‌تر از گذشته است. بنابراین، لحن شعر نمی‌تواند از شدت خود بکاهد، به‌خاطر آنچه هر روز بر فلسطینی‌های داخل می‌گذرد.» این سخن، بیانگر آن است که لحن تند و گزنده شعر مقاومت نه انتخاب، بلکه واکنشی لازم و اجتناب‌ناپذیر به شرایط اشغال است.

 

در نقطه مقابل، رفعت سلام معتقد است که محمود درویش در آثار پایانی خود از مستقیم‌گویی و شعارزدگی فاصله گرفت و بیشتر به ساختار شعر و بنیان آن توجه کرد. او متذکر می‌شود که پیوند دادن شعر صرفاً به مسئله فلسطین به‌عنوان دلیل اصلی حضور شعری، به نفع شاعر نیست و باید بیش از گذشته به خود شعر اهمیت داد، چرا که کار سیاسی جایگاه خود را دارد و کار شعری نیز طبیعت خاص خود را می‌طلبد. نمونه دیگر این رویکرد، یانیس ریتسوس، شاعر یونانی، است که تا پایان عمر عضو حزب کمونیست بود اما هرگز شعری مستقیم و خطابه‌گونه نگفت و بیش از هر چیز به خود شعر اهمیت می‌داد.

 

با این حال، تفاوت بنیادین شعر مقاومت فلسطین با نمونه‌هایی مانند ریتسوس، در پیوند مستقیم آن با تجربه زیسته مردم است. هر شعر مقاومت، هر بیت و هر تصویر، بازتاب دهنده خشونت و اشغالگری است. لحن تند و گزنده شعر مقاومت، نه تنها ابزار هنری بلکه ابزار مبارزه است؛ ابزار مبارزه‌ای که برای بقا و اثبات حق ملت فلسطین لازم است. حذف یا تعدیل این لحن، معنایی جز از بین رفتن صدای مقاومت ندارد.

 

در واقع، شعر فلسطینی ترکیبی است از هنر و مبارزه. این شعر هم روایت‌گر درد و ظلم است و هم حامل هویت ملی و پیام مقاومت. شاعر فلسطینی، با هر کلمه و بیت، علیه اشغالگری می‌ایستد و از طریق شعر، تجربه زیسته مردم خود را به جهان منتقل می‌کند. این لحن تند و مستقیم، نشانه‌ای از مقاومت فعال است و نمی‌توان آن را با لحن انسانی و آرام جایگزین کرد، زیرا شرایط واقعی زندگی فلسطینیان، چنین فرصتی را به شاعر نمی‌دهد.

 

نتیجه آنکه شعر مقاومت فلسطین، محصول شرایط اشغال و ظلم است و لحن تند و گزنده آن نه تنها انتخاب هنری، بلکه ضرورت مبارزه است. این شعر، همچون سنگ‌هایی که کودکان فلسطینی به سوی اشغالگران پرتاب می‌کنند، نمادی از ایستادگی و شجاعت است؛ شعری که هرگز از یادآوری خشونت‌ها و دفاع از حق کوتاهی نمی‌کند و هر کلمه‌اش عملی سیاسی و مبارزاتی است.

 

در نهایت، می‌توان گفت که لحن تند شعر مقاومت فلسطین، مؤلفه‌ای ضروری برای حفظ هویت، انتقال درد و استمرار مبارزه است. این شعر، با ترکیب هنر و مبارزه، نه تنها تاریخ و هویت ملت فلسطین را ثبت می‌کند بلکه صدای مقاومت را به جهانیان می‌رساند، صدایی که بی‌رحم، گزنده و پرقدرت است و نمی‌توان آن را بی‌تأثیر یا مهار کرد

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :