ترانه هایی از حامد اشرف زارعی
تاریخ ارسال : 26 آذر 04
بخش : قوالب کلاسیک
«ریحونِ بنفش»
چشمای تو میتابن و مهتابیه ایوون
مهتابه که میپاشه از این پنجره بیرون
با چشمکِ تو میپره خواب از همه چشما
چشمای من و پنجره و کوچه خیابون
هی چادرِ پلکاتو نکش روی سرِ ماه
میترسم از این ماهگرفتگیِ کوتاه
گلخونه شد از عطرِ نفسهای تو خونه
میکاره قدمهای تو بابونه و پونه
لبهای تو ریحونِ بنفشِ تر و تازهس
دستای تو نونه که همیشه سرِ سفرهس
روی تنِ یخبستهی این پنجره ها کن
شب منتظره ماهه، بیا چشمتو وا کن
هی چادرِ پلکاتو نکش روی سرِ ماه
میترسم از این ماهگرفتگیِ کوتاه
گلخونه شد از عطرِ نفسهای تو خونه
میکاره قدمهای تو بابونه و پونه
دستور بده، ابر همین لحظه بباره
یا باد، لبِ پنجرهها باغ بکاره
دستور بده، فرش گلِ تازه بیاره
دستور بده، حکم تو که حرف نداره
هی چادرِ پلکاتو نکش روی سرِ ماه
میترسم از این ماهگرفتگیِ کوتاه
گلخونه شد از عطرِ نفسهای تو خونه
میکاره قدمهای تو بابونه و پونه
«فاز»
بزنیم بریم
یهبار شبونه
یهجور که هیچکی
هیچی ندونه
من باشم و تو
ترک موتورم
دستاتو عشقم
حلقه کن دورم
سرت رو شونهم
صدات تو گوشم
عاشق موت و
رنگش و بوشم
بارون بگیره
چه خیالیه
با تو همیشه
هوا عالیه
تو پایه باشی
مقصد مهم نیس
ونیز یا چالوس
تهرون یا تفلیس...
لوکیشنمون
هرجا بگیه
مسیرمونم
دیوونگیه
| لینک کوتاه : |
چاپ صفحه
