«ترانه‌ی پشت بام‌ها و دودکش‌ها»
گزیده‌یی از شعرهای اورهان وِلی کانیک
ترجمه‌ی مجتبا نهانی


«ترانه‌ی پشت بام‌ها و دودکش‌ها» 
گزیده‌یی از شعرهای اورهان وِلی کانیک  
ترجمه‌ی مجتبا نهانی نویسنده : مجتبی نهانی
تاریخ ارسال :‌ 4 خرداد 97
بخش : ادبیات ترکیه و آذربایجان

«ترانه‌ی پشت بام‌ها و دودکش‌ها» - گزیده‌یی از شعرهای اورهان وِلی کانیک  Orhan Veli Kanık
- با ترجمه‌ی مجتبا نهانی - روانه‌ی بازار کتاب شده است.
اورهان وِلی کانیک در 13 نیسان Nisan منطبق بر ماهِ آوریل و در سال 1914 در ایستانبول İstanbul دیده به ‌جهان گشود. او دوره‌ی دبیرستان را در آنکارا Ankara گذراند و در همان سال‌ها بود که با دو شاعر مهم یعنی «اوکتای ریفات» با نام کامل «اوکتای ریفات هوروزجو»Oktay Rıfat Horozcu   - که در ایران به «اوکتای رفعت» مشهور است - و «ملیح جودت» با نام کامل «ملیح جِودت آندای» Melih Cevdet Anday  آشنا شد که این سه نفر بعدها جریانی شعری با نام گاریپ Garip - یا همان «غریب» - به راه انداختند که به جریانِ موجِ اولِ شعرِ نو Birinci Yeni  نیز شهرت یافت. زبان پرطنطنه‌یی که در آن دوره بر شعر ترکیه سایه انداخته بود برای مردمی شدنِ شعر  کارآیی کافی را نداشت و اورهان وِلی و دوستان‌اش این نکته را با تیزهوشی دریافته بودند در نتیجه نخستین تحول شعری را بعد از تحولِ پیش‌نهادیِ ناظیم هیکمت ارایه دادند. از این روی، تاریخ‌چه‌ی تحول در شعر ترکیه، بعد از نامِ ناظیم هیکمت با نامِ اورهان ولی و دوستان‌اش گره خورده است. اورهان وِلی و دوستان‌اش با سرپیچی از نظام سنگ‌شده‌ی زیبایی‌شناختی شعر، روح تازه‌یی به کالبدِ شعرِ ترکیه دمیدند و نام این سه شاعر - و به ویژه اورهان ولی که از دو شاعر دیگر مهم‌تر و کوشاتر بود - در تاریخ تحولِ شعرِ ترکیه ثبت شده است.
مجتبا نهانی از مترجم‌های پرکار و توانای ادبیات ترکیه است که تاکنون مطالب بسیاری را از ادبیات آن سرزمین به زبان فارسی برگردانده است. او دبیری بخش ادبیات جهان را در فصل‌نامه‌ی غروب به عهده دارد.
کتاب «ترانه‌ی پشت بام‌ها و دودکش‌ها» در 103 صفحه با شمارگان 500 نسخه به قیمت 10000 تومان و به همت انتشارات کتاب کوله‌پشتی در دست‌رسِ علاقه‌مندان قرار گرفته است.

شعری از این مجموعه را به اتفاق می‌خوانیم:


شعرِ تنهایی

نمی‌دانند آن‌هایی که تنها نیستند
سکوت چه‌گونه انسان را به هراس می‌اندازد
انسان چه‌گونه با خودش حرف می‌زند
کسی که در حسرت یک دل است
چه‌گونه به سمت آینه‌ها می‌دود
نمی‌دانند.


 

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :