امان از شهر بی شاعر
پوریا سوری
26 اردیبهشت 94 | نگاه اول | پوریا سوری امان از شهر بی شاعر 
پوریا سوری
امروز، همه راه های این شهر به بلوار کشاورز و بن بست «سرو» ختم می شود. امروز فقط شعر نیست که داغدار است، زخم این هجران بر سینه «تهران» نشسته و سوگوار اصلی اوست. شهری که همه زیبایی های نهان و زشتی های عیانش، یک عمر در شعر «محمدعلی سپانلو» رنگِ واژه گرفته و دهان به دهان چرخیده بود، شهری که خاطرات محوش از خانه های روشن، از کوچه های بن بست، از کافه ها و رنگِ کاشی های از یاد رفته با شعر سپانلو، قدم به اکنونِ خاطرات ما گذاشته... شهر، امروز تنهاست و قامتش خمیده تر شده؛ امان از ...

ادامه ...
شعری از پوریا سوری
28 اسفند 92 | شعر امروز ایران | پوریا سوری شعری از پوریا سوری
سایه ها همیشه تبهکار نمی شوند
باید موهایشان را اصلاح کنید
تیره گی اشان را گه گاه بسنجید
لباس های زنانه شان را به دندان بکشید
و از روی تب خال هایشان / به صداقتشان پی ببرید ...

ادامه ...