داستانی از احمد رمضان ترجمه ی مصیب قبادی |
|
27 آذر 96 | ادبیات عرب | مصیب قبادی |
![]() |
دیر وقت از سر کار برگشتم.. پیش از اینکه به خانه ای که آنجا سکونت دارم نزدیک شوم، چند تا وسیله خریدم.. دیدن ماشین پلیس که ورودی محله را سد کرده بود، غافلگیرم کرد.. چند تا نظامی، دور و بر آن را گرفته بودند، تا مانع پیش روی اهالی محل شوند. پشت دیواری که سربازان ساخته بودند، تعداد زیادی از اهالی ایستاده بودند و با فضولی و کنجکاوی، سرک میکشیدند ...
|
|
ادامه ... |

ویژه نامه ها
![]() |
1400 |
![]() |
نوروز 1399 |
![]() |
نوروز 1398 |
![]() |
نوروز 1397 |
![]() |
داستان نوروز 1396 |
![]() |
نوروز 1393 |
![]() |
بهرام اردبیلی |
![]() |
ترجمه اولیس اثر جویس |
![]() |
ساده نویسی |
![]() |
علی مسعود هزارجریبی |
اینجا و آنجا
- چرا «خروس جنگی» شکست خورد؟
- نخستین نمایش فیلم «بیگانه» در جشنواره امسال ونیز
- محمود دولتآبادی مردمیترین نویسنده ایران است
- پیکر شهرام شاهرختاش در خاک آرام گرفت
- «چراغ دل» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد
- شاعری که پاسپورتش را از فروغ گرفت
- جواد مجابی در گفتوگو با ایبنا: دیگر رمان نمینویسم
![]() |
رمان پنج باب در رجعت سلیم و دوالپا نوشته ی احمد درخشان |
دیگران
آرشیو
عضویت در خبرنامه
لوگوی پیاده رو

![]() |
شرایط درج آگهی در پیاده رو |
![]() |
کانال تلگرام پیاده رو piaderonews@ |