داستانی از امیرمحمد خلیلی
7 مهر 00 | داستان | امیر محمد خلیلی داستانی از امیرمحمد خلیلی
" خانه مان غمگین است " خواهرم این جمله را با لحنی آرام می‌گوید و سرش را زیر پتو می‌برد. تقریبا می‌شود گفت حق با اوست؛ دست کم نزدیک به یک سال است که ...

ادامه ...