پیش گفتار کتاب برگزیده شعر زنان ایران
سریا داودی حموله


پیش گفتار کتاب برگزیده شعر زنان ایران
سریا داودی حموله نویسنده : سریا داودی حموله
تاریخ ارسال :‌ 28 خرداد 00
بخش : اندیشه و نقد

سریا داودی حموله( شاعر، منتقد و پژوهشگر فرهنگ مردم)

زن شاعر است،حتی اگر هیچ شعری نگفته باشد. ادامه ی هر شعری به زن می رسد، ادامه هر زنی به شعر می رسد. زن زیبایی های بسیاری به جهان اضافه کرده است.

زنان بخش تاثیرگذاری از تنه ی ادبیات ایران هستند.به خصوص در عرصه ی  شعر معاصر نگاه تازه ای به مضامین جهانی داشته اند. و با فرم های مختلف بر ظرفیت های زبان پارسی افزوده ا ند. در نگاه جدی به آفرینه های ادبی خالق زبان و کلام تازه ای بوده اند. در ژانرهای مختلف شعر، داستان و نمایشنامه به تجربیات مختلفی دست یازیده اند.

در  شعر زنان آشنایی زدایی های لفظی و معنایی سبب بروزساختارهای مختلفی شد، به طوری که چند دسته گی حاصل همان فراز و فرودها است. در نظر نخست انتظار زن نویسی در شعرها بیشتر می رفت،اما تصاویر روایی در جهت عاطفه و احساس های زنانه کمتر بود. در مرحله ی دوم به مولفه های شعر سپید دقت وافری شد. دراین حیطه شاعران تصاویر ذهنی متفاوتی داشتند و ساختارهای مختلفی ازمفاهیم«عشق،مرگ، انسان، طبیعت» را تصویر کردند. در مرحله ی سوم موضوع و سوژه های بی نظیری جلوه کرد و سبب بروز اتفاقاتی در ساختار زبانی گردید.

در مجموعه شعرِ «؟؟؟»،مخاطب آگاه با سه طیف از آثار زنان روبرو است. طیفی که در جستجوی فرم و ساختار تازه، سعی دارند از ظرفیت های پنهان زبانی بهره ببرند. طیفی که دغدغه شان فراتر از آرمان های زنانه است، و طیفی که در معناگرایی و فضاسازی بیشترین مفاهیم اجتماعی را به تصویر کشیده اند.

 

طیف نخست:  

 

زنان فرم گرا با خیزش علیه قواعد دستور زبان موقعیت پیچیده ای را رقم زدند. با طناب فرم گرایی وارد جهان تئورها شدند. برخی از این بانوان سوار بر موج های روز گشتند، و در طول فعالیت ادبی دست از سبک و سیاق خود برنداشتند و با همان هنجار گریزی و هنجار ستیزی به روایت های چند بعدی رسیدند، که در این جهت تقابل ها هم پیوند پارادوکس های متناقض است.

شاعرانی نظیر«سمیه جلالی، لیلی صابری نژاد، فریبا حمزه ای، شهلا فرجزاده خوئینی،شوکا حسینی،صوفیا آهنکوب ... » ساختارهای مبهم یا رازآمیز آفریده اند. با گسست از شعر مدرنیسم به سمت وضعیت فرامدرن رفته اند و  با  نگاه تکوینی و ترفندهای کلامی و زبانی،شگرد را به ضد شگرد بدل کرده اند. شعرشان در عرصه ی شالوده شکنی و استعاره پروری کارکردهای مختلفی پیدا کرده است.

 

این بانوان تصویر گردانی را با آشنایی زدایی همراه کرده اند.با بازی های کلامی دگرگونی را در زبان ساختاری  نشان می دهند. سعی دارند تصاویر روایی را برجسته  تر نشان دهند.با بازی‌های زبانی و کارکردهای اجرایی  به سمت  افق‌های گسترده‌ می روند. این ذهن و زبان سرشار از تعقید و پیچیدگی های ساختاری است. به واسطه ی  نماد گرایی و رمز پردازی ، ساختار شکنی و عادت زدایی، استعاره در صفت و افعال،كنایه و نمادهای پچیده به مفاهیم دیگر دست پیدا کرده اند.

شگردهای زبانی در محور ابهام جزیی نگری بازنمود دارد.در این جهت عصیان گری یک برآیند منطقی در زمینه ی اجتماعی، سیاسی و تاریخی است. متفاوت نویسی با نظم پریشان بین دال و مدلول مشهود است. بازی های زبانی،تشکیک، گسست و پیوست در محور فرم و محتوا  مفاهیم را به تصویر کشیده اند.

طیف دوم:

 

زنان محتوا اندیش افق های تازه در شعرشان دیده می شود. در رویکرد خردمندانه حرف های زیادی برای گفتن دارند .سعی کرده اند به ساختار منسجم وفرم درست برسند.

این بانوان به پوست اندازی در ساختار شعر رسیدند. به افق های روشن اندیشیدند. با چالش بين سنت و مدرنيسم تجربياتي در ساختار زبان به وجود آورده اند. بافتار شعرها بازتاب مضامین عاشقانه و فلسفی است.

شاعرانی نظیر«نرگس میریه، سحر احمدی، آیدا مجید آبادی، سودابه زنگنه، الهام زارعی، مژگان معدنی، کوثرصارمی مقدم، ونوس رستمی ،لیلا گرگانی،نسرین شفیعی، خدیجه حسین پناهی، مژگان معدنی،فاطمه بردخونی...» با تصاویر روایی بر ظرفیت های زبان پارسی افزوده اند.

 

این بانوان  بیشتر درگیر زندگی و روزمرگی هستند. با روایت نگری محض سعی دارند مخاطب را در گیر کنند.

در این  ساختار متمرکز نوعی عصیان گری هست، به طوری که هسته ی اصلی شعرها رویکردی معترضانه و انتقادی دارد. آشنایی زدایی و هنجا شکنی سبب تعلیق های ناگهانی شده است، و اضافه تشبیهی باعث آفرینش تصاویر چند بعدی گشته است. آن چنان که لایه نخست شعر می‌تواند با هر مخاطبی ارتباط برقرار کند.

طیف سوم:

 

زنان تجربه گرا راویت گر احساس و اندیشه خویش اند. این رویکرد خردمندانه سرشار از تک‌گویی های مفهومی است.

در محور کشف و شهودهای ذهنی(انتزاعی) ظرفیت های زبانی آشکار می شود. بارعاطفی بر محور رئالیسم اجتماعی است.

 شاعرانی نظیر «لیلا مقربی،زهرا مقیمی، مینا صمدی، کتایون جعفری، زهرا یعقوبی، فاطمه مرادی، طیبه ره آموز، مهسا رضا زاده،مریم امینی، الهام شریفیان، میترا عزیزی، الهام بسویط، مهدیس احمدیان شالچی، مریم ذوالفقاری، ساغرراد، سارا محمدی نوترکی،سمیه حسن زاده، سمیه رمضانی گیگاسری، شهره شجیعی، پریوش ملکشاهی، مهتاب  میرقاسمی، ویدا اسلامیه،نسرین شفیعی ...» با تک ساحتی و تک محوری شکل دیگری از هستی را نشان می دهند، و با مونولوگ گویی تصاویر روایی را برجسته تر نشان داده اند.  

 

به واسطه ی روایت مندی و ساختار گرایی حضور راوی محسوس است. به طور معمول این نوع شعرها زبان منعطفی دارند. فرم روایی در وضعیت خبری اتفاق می افتد، و تناسب و تناظرهای معنایی سبب پیوستگی کلی بین سطرها است. این تصاویر روایی ساختار متعارف دارند و ایجاز های کلامی به واسطه ی ساختارهای باورمند شکل می گیرد.

  •  

.

.

.

شاعران فرامدرن با ترکیب موقعیت‌های همگون  و ناهمگون سطر و بندها را به پیش می برند. فضاسازی و شالوده شکنی حس‌های متفاوتی به ساختار شعرها بخشیده است. با ترکیب های چند پهلو بر ساختار ابهامی و ایهامی افزوده اند.

فیگورهای زبانی، عدم قطعیت،تناقض، گروتسک و طنز وایرونی از مبانی زیباشناسی شعرها است.به لحاظ فرم و تکنیک روایی شیوه های معنا گرایی بدیع و تازه است. و این نوع شعر با ذهن و زبان مخاطب ایرانی سازگاری دارد.

از آن بالا، جهان دو قسمت است

با واقعیتی همیشه خونی

خطوطی همیشه قرمز

ابعادی همیشه سرخ

به این واقعیت لبخند بزن

تعلیق در سوختن است./ سمیه جلالی

علاوه بر ساختارهای انتقادی ـ اجتماعی،رگه هایی از طنز گروتسک در شعر حس می شود. پدیده ها،اشیا،افراد در زمینه ای انتزاعی قرار گرفته اند.

رگه های این ناپیدایی و نامفهومی از کلام به علت ساختارشکنی است. در این جهت چند صدایی با قطع و گسست ها،گسل های تصویری،کات شدن های ناگهانی ، سپید خوانی، فاصله گذاری، پاساژهای زبانی و پرش های بیانی...در ژانر دراماتیک نمود بارز دارد.

بافتارشعرها رویکردی معترضانه دارد. آن چنان که این زبان منعطف حامل سوژه های متفاوتی است. فعل ستیزی و نحوگریزی، تشکیک، گسست و پیوست و فرو پاشی کلان روایت یا فرا روایت ها از مهم ترین شاخصه ی شعرها است.

از راز عقوبت تیرک ها بگو

از ایستادن در برهوت خیابان

در تنگنای ظهر

از نابسامانی تکلم ماشین ها دراژیر بن بست

وقتی واهمه چتر می گشاید درصدا

 وقرمزی درشهد انار دلمه می شود./ فریبا حمزه ای

در نگاه نخست شعر ساختار باورمندی دارد، تعامل بین متن و مخاطب برقرار  است در این تصویرگری واقعیت های  اجتماعی از منظر تصویری،مفهومی قابل تامل است.

از لحاظ فرم روایی،سطرها از عینیتی توصیفی برخوردارند و ساختار زبان بر اساس مونولوگ گویی ها بنا نهاده شده است.

ورود به عمیق ترین لایه ی زبان با استفاده از استعاره ی کنایی است. تقابل‌های دوگانه، شگردهای زبانی، تعلیق‌های ناگهانی در جهت پارادوکسیکال‌های متناقض است.

 

ترس هر شب با سرپنجه‌های ظریف‌اش

ستون فقراتم را نوازش می‌کند

هر شب همان‌طور که پاهایم را قلقلک می‌دهد

چیزی مثل مرگ

از ساق‌هایم بالا می‌آید./ مرضیه ابراهیمی

شاعر برخورد شگفتی با ساختار روایی دارد، و بیشتر درگیر بازی های زبانی است. در این دوگانگی و دو قطبی درگیر مفاهیم تقابلی است.وقتی به سمت ضدروایت‌ها می‌رود، با ناهنجاری‌های فرمیک، استعاره‌محوری را بنیان می‌گذارد.

زبانیت درمحوریت شالوده شکنی اتفاق می‌افتد و در ساختار های انتقادی ـ اجتماعی رگه هایی از طنز گروتسک حس می شود. آشنایی زدایی های مضمونی وابسته به معناگریزی، نقیضه گویی و عدم قطعیت در محور زبانیت بازنمود دارد. در این جهت استعاره باعث آفرینش تصاویر چند بعدی می گردد.

کمی دورتر! دورتردربی زمانی ایستاده ام

برای من دست تکان بده

برای من حرف بزن ./ لیلی صابری نژاد

شعر فضایی معتدل و محتاط دارد، این ساختار متعارف زبان در ایجاد فضاهای عاشقانه و اجتماعی تامل برانگیز است.

معمولا سطر و پاره های شعر با هم ارتباط معنایی دارند. از لحاظ فرم روایی ،سطرها از عینیتی توصیفی برخوردارند.

روایت های خطی در مدار حسی و مفهومی می چرخد.بین بندها تعادل معنایی برقرار است. ساختار زبان روان و یک نواخت است، معمولا فرم و محتوا هم گام هم هستند و روایت گری نشات گرفته از غربت و تنهایی، و درد و رنج است.

اساس و بنیان برخی شعرها بر ساختار روایت است. و حضور آگاهانه به واسطه ی روایت های خطی و گزارشی می باشد.

بگذاریدم در این خواب و بیدارم نکنید

با نوازش ها و بوسه هایی

که زنان را از خاک بیرون میکشد و

به آب می سپارد./ سحر احمدی

در طول سرایش زمان روایی به صورت استمرار ادامه دارد. شعری تصویرگرا که حشو و زوائد کمی دارد. این تصویر محوری روی زبان می چرخد، وساختار متاثر از نمودهای عینی است.

طبیعت گرایی و انسان مداری معنايي پيچيده‌ و چند لايه ‌دارند.این دریافت های حسی به طور ناخود آگاه در هر پدیده ای رسوخ دارد. آن چنان که از دال های ساده می توان سراغ مدلول های مختلفی را گرفت.

سخت است اتوبوس باشی

و شبها ندانی تنهاییت را به کجا ببری./ ونوس رستمی

شاعر راویت گر رنج و تنهایی انسان معاصر است. حضوری آگاهانه در شعر دارد. به سمت مفهوم گرایی می رود. محورهای جانشینی ساختار زبان و ذهنیت را می سازند،آن چنان که اعتراض و عصیان نخ نامریی اشعار شمرده می شود.

مضامین بر پایه ی حس های نوستالژیک و حسرت‌آميز استوار است. زمان سپری شده بیشتر جنبه خاطره پیدا می کند. ساده گی ساختاری جوشيده از عواطف و احساسات بشری است. شعر تقابل مفاهیم «غم و شادی، اندیشه و تخیل ، زشتی و زیبایی، شب و روز، دارا و ندار است.

از وقتی زغال شده‌ام

قرن‌هاست که می‌گذرد

مرا با گره‌هایم مشکل است که بشناسی

من بریده‌ام

و از تمام عابران فقط تو را می‌شناسم./ سارا محمدی نوترکی

شاعر به واسطه ی ساختارهای لفظی ـ مفهومی به واقعیت عینی تکیه دارد. با مضامین و مفاهیم اجتماعی زیبایی های موزون می آفریند. در رویکردهای زبانی به واسطه ی «من» غنایی به کشف هستی و هست مندی بر می آید. در رویکردهای زبانی به واسطه ی «من»غنایی به کشف هستی و هست مندی بر می آید.

ساختار متعارف نشات گرفته از حوادث و رویداهای پیرامون شاعر است. در این جهت تعامل بین متن و مخاطب بر اساس پرداخت‌های  معنایی است. در این تک‌گویی زبان روایی اولویت دارد، و مضمون گرایی وعینیت نگری  وابسته به مفاهیم محسوس می باشد.

گاهی یادم می رود

چه روزی به دنیا آمده ام

چه روزی تو را دوست داشته ام

چه روزی برای تو

پشت پنجره های غمگین

دست تکان داده ام./ لیلا گرگانی

در رویکردهای ذهنی و عینی ژرفایی مسحور کننده هست. این ساختار به ظاهر ساده جذابیت شنیداری دارد. پیوستگیِ معنایی ضمیرِ «من»ِ متکثر رویکرد تازه ای به شعر داده است. به طور معمول فرم روایی  در وضعیت خبری اتفاق می افتد. در این جهت سطرهای تک ساحتی در خط روایی حرکت می کنند.

شعر ساده به واسطه ی معناهای عمیق و ژرف ماندگار است. سادگی زبان وابسته به روایت گری است.در ذهن شاعر علت های مرگ و زندگی در برابر معلول ها قد می کشند، و مفاهیم عام از واقعیت های وجودی انسان نشات می گیرند. گاه شاخص های عینی و ذهنی سبب پیوستگی بین سطرها می شود.به واسطه ی «منِ» انسانی  و«منِ» اجتماعی بافتارهای هستی مند فرم می گیرد.

 

از اتفاق هايى مى ايم

كه نيفتاده اند

از خاطراتى كه

خطر نكرده اند./ مینا صمدی

شاعر بر ناخودآگاهش غلبه دارد. بیشتر درگیر رویاهای خواب  گونه است. به واسطه ی تقارن و تقابل مضمون پردازی می کند. با تلفیق عینیت و ذهنیت پیوسته در جستجوی معنا می باشد. در تلاش مستمر است که شعر را با رمز و راز پیش ببرد. نگرشی شگفت به انسان، طبیعت و اقلیم دارد. برای بیان واقعیات فردی و اجتماعی  به جزیی نگری متوسل می شود. در تعامل با روزمره گی رویکردی حسی دارد، در تعامل با مضامین جامعه رویکردها انتقادی و گاه تعارضی است.

 

شعر بیان مستقیم احساسات و عواطف است.با تصویرهایی نو و تازه همراه است. کنش های محتوایی پتانسیل گیرایی دارد، و زیبایی شناسی در کشف و درگ ذهنیت و عینیت ها است. این سوژه های ساده اما جهان شمول با جزیی نگری همراه هستند. در این جهت زبان روایی خرد روایت های متنوعی را در بطن خود دارد.

 

آنها که به رنگ آخر جنگ ها هستند

به جایش تاری از موهایت گذاشته اند

تا آهنگ رهایی را بنوازی

نگران نباش./ سودابه زنگنه

شاعر در نگاه به جهان، هستی و پدیده ها  دیدگاه متعارفی دارد. با پرداخت به طبیعت و زیست بوم شعر را سمت حس های نوستالژیک می برد. دردهاي مشترك بيروني و دروني را به تصویر می کشد، و به موضوع های فردی مضامین اجتماعی می بخشد.

رمانتیسمی‌ناخودآگاه بر شعرسایه دارد.این آفرینندگی محصول دیالکتیک فراشخصی است.  آشنایی زدایی ها در محوریت معنایی بازنمود دارد، و مضامین اجتماعی از نوعی انعطاف پذیری برخوردارند. تشخیص و آشنازدایی ها در تقابل با رئالیسم اجتماعی می باشد.دربعضی سطرها، معنا گم می شود، یا به سطرهای پایین تر ربط پیدا می کند.

می‌کشیدم

نقشه‌های بربادرفته‌ی‌پاییزی را

در زمستان

در برف

حتی جای پاهای هرگز نرسیده‌ات را

که حالا نقش برآب شدند./ مژگان معدنی

در این آشنایی زدایی ها مفاهیم خاستگاهی ذهنی دارند. شعری محسوس و پیوسته که مفاهیم نوستالژیک در آن موج می زند. شگردهای زبانی برای موقعیت شعر تاثیر گذار است. شعرها از نوعی روحیه عصیانگری در مضمون و فرم برخوردار است.

این نوع ساختار سرشار از تک‌گویی است، و هست مندی های محسوس عینیت می یابد و ساختار شعر باورمند است.

تو در منی

و هیچ کس نمی داند

چند زمستان ، با تو قدم زده ام ./ کتایون جعفری

شاعر سعی دارد  مفاهیم کشف نشده ی زنانه گی را به تصویر بکشاند. با زبان معنایی مضمون سرایی می کند.  در رویکردهای زبانی به واسطه ی «من» غنایی به کشف هستی و هست مندی بر می آید.

ساختار شعرها در مداری حسی ـ مفهومی می گردد.  زیبایی ساختاری در ایهام تناسب رخ می نماید و روایت معطوف به واقعیت های اجتماعی است.

 

  •  

...  در توجه به مولفه های شعر سپید، آثار با بالاترین امتیازانتخاب شده اند. در نهایت تدوین  این مجموعه به خاطر ظرفیت تازه ی کلمات و مضمون های عام بشری بوده است.

برخی از متن های ارسالی معیارهای لازم شعری را نداشتند. از نظر زیبایی شناسی هیچگونه دخل وتصرفی در بافتار کلامی اتفاق نیفتاده بود. گاهی ساختار روایی به متنی گزارشی و خبری صرف بدل می شد. تک گویی صرف موجب شده بود که به ارکان وسویه های دیگر توجه کمتری شود. برخی سطرها را  بر اساس منطق نثر پیش رفته بودند، البته این حرف  به معناي نفيِ زيبايي کلیت اثر نبوده است.

این گزیده اشعاربانوان با تلاش و پشتکار سرکار خانم مهناز رضایی تدوین و گردآوری شده است.  و سرکار خانم سودابه زنگنه هماهنگی های لازم را با شاعران و داوران داشته است. که در اینجا از زحمات شبانه روزی هر دو بزرگوار قدردانی می شود.

 

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :