"همگويي" / مسعود فرح

تاریخ ارسال : 14 آبان 89
بخش : و ...
همگويي
مجموعه شعر
مسعود فرح
چاپ اول : 1386
شمارگان : 1200
قيمت : 1150 تومان
ناشر : داستان سرا
« " هم گويي " عنوان دومين دفتر شعر " مسعود فرح " است كه انتشار داستان سرا آن را در سال 1386 در 77 صفحه به زيور چاپ آراسته است . از مسعود فرح پيش از اين مجموعه ي " يكي هم اين است " كه گزينه ي شعرهاي سال 1348 تا 1376 او را در بر مي گرفت توسط انتشارات چي چي كا منتشر شده بود . شعرهاي اين دفتر نوعي هم گويي با شاعران برجسته ي ايران و جهان كه براي آشنايي مخاطب با اين دفتر ، شاعر درآمدي در ابتدا آورده كه بدين صورت است :
هم گويي دست آوردِ باز خواني و كنكاشي ديگر در پهنه يِ شعر نو يِ پارسي است . آماجِ نخستِ چنين كوششي ، برآوردنِ نيازِ به خوانش و دريافتِ بي هيچ پيش داوري از شعرِ نو يِ ايران ، از نيمايِ بزرگ تا امروز بود .هم گويي آن گاه پيش آمد ، كه برجستگي يِ ويژه ايِ در بخشي از شعرهايِ اين شاعران ، گاه در زبان ، گاه در انديشه يِ شاعرانه ، وگاه در هر دو ، باز خواني يِ چند باره يِ آن ها را پيش آورد . زمينه يِ اين هم گويي ، گاه ستايش است ، گاه شگفتي ، گاه هم راهي و هم خواني، گاه باور ،گاه ناباوري ، گاه دل تنگي ، گاه آزردگي و گاه افسوس .هم گويي ها ، همه پس از گذارِ شعر هايِ اين شاعران ، از بستر ِزبان و نگاهِ شعرِ هم گو و نگاهِ هم گو به زبان وشعر ، پديد آمده اند . هم گويي بازتابِ خوانشِ شعري است كه شعر مي آورد . فوران و جوششِ دست يابي است ، توان ِآفتاب گرفتن است و توانِ تابيدن وتاباندن ، ديدن و ديده شدن ، گفتن وگفته شدن ، چيدن و چيده شدن ، بر گزيدن و بر گزيده شدن و شدن و شدن و شدن و نماندن و پديدار شدن . آن چه كه مي خوانيد ، بخشِ نخستِ هم گويي با شاعرانِ برجسته يِ ايران است ، كه به گمان من ، شعريبالنده و پويا داشته يا دارند و درگستره يِ شعر امروز ايران ، نشانشان پيداست . چند ياد بود و نيز بخشي از هم گويي با شاعرانِ برجسته جهان ، به اين گزينه افزوده شده است . همه يِ پاره ها و واژگانِ برداشته شده از شعرِ اين شاعران ، هم رنگِ نام آنان كه بر پيشانيِ هر هم گويي آمده ، نمايان و روشن است . نمايه اي از نامِ شاعران و نيز شعرهايي كه با آن ها هم گويي شده ، درپي نوشتِ پاياني آمده ، و ديگر اين كه ، اين بخش از هم گويي در برگيرنده يِ كارهايِ آماده شده است و بخشِ دوم هم گويي با ديگر شاعرانِ برجسته يِ ايران و جهان ، پس از آماده سازي و در دنباله يِ اين كار خواهد آمد . »
هم گويي با زنده ياد منوچهر آتشي
1 )
چه كند اين كه آمده بي هوا
كنارِ هر چه دلش خواست
گاهي سنگي
واژه اي
گنجشككي
شن دانه اي گم راه
و يا نه
كنارِ اين رودخانه يِ پير
كه با دهانِ پر از سنگ مي رود
اكنون كه زمستان است
و سايه سبك مي شود
تا فراموش شود
چه كند
خنكايِ اين سو خوش است
و سايه يِ سدر خوش تر
و نپرسيد
نپرسيد
كه سپيده كه سر بزند
نخستين روز روز هايِ بي او
آغاز مي شود .
لینک کوتاه : |
