نگاهی به یادداشت کتابفروش
نوشته ی احمد عدنانی پور


نگاهی به یادداشت کتابفروش
نوشته ی احمد عدنانی پور نویسنده : احمد عدنانی پور
تاریخ ارسال :‌ 6 خرداد 01
بخش : اندیشه و نقد

(نگاهی به یادداشت کتابفروش:
 نویسنده:جلال برجس/ ترجمه: معانی شعبانی)
به قلم: احمد عدنانی پور

 

من تا جایی هستم که غیر باشم.
 (امانوئل لویناس)

اگر بخواهیم ابژه ی جذابی مثل داستان را مورد تحلیل یا بررسی قرار دهیم، به نظر  باید بتوانیم جنبه ها و امکانات چنین آثاری را  با رویکردی خاص مورد بررسی قرار دهیم. از این منظر باید بگویم که "یادداشت های کتابفروش"  در ابتدا بنظر می رسد که روایتگر  مسیر جدایی هاست. نرسیدن های متوالی و  ظاهرا گریختن از قواعد موجود! گریزهایی که  تبدیل به اهداف روایت می شوند.  اهدافی که مدام از به دست آمدن می گریزند و در عین حال ناپدید نمی شوند بلکه همواره وسوسه ی شدن دارند. وسوسه ای که در این اثر، با وقفه های پی در پی راویانش، هر فصل مخاطب را سمت یک راوی میبرد، وقفه ای که  در واقع ژنتیک اثر است. اثری که به واسطه قطع یا رها شدن، تمایل دارد همچون پاره نوشته ای از فرایند معمول روایت رها شود تا خود را به صورت اثری متمایز آشکار سازد. به این ترتیب می توان نه فقط از ماقبل کتاب،بلکه از ما بعد آن نیز که به همان اندازه مساله دار است ،سخن گفت وآن را   مورد بررسی قرار داد . شاید هم  بتوان خطر کرد و از این داستان ضابطه ای برای تبیین حرکت و شکل گیری سوژه ای متکی بر روان کاوی بیرون کشید. ویژگی اساسی "یادداشت های کتابفروش"، بی اعتمادی سوژه های روایی نسبت به فضای بیرونی (اجتماع) است، فضایی که مدام قصد دارد آنها را نادیده بگیرد، تجاوز کند، فریب دهد یا جا بگذارد، موردی که خصیصه ی رمان های عربی است که اغلب راویانشان از تجربه ی زیسته  صحبت می کنند. روایت "ابراهیم" نیز در همین راستاست. "ابراهیم" در نتیجه چنین سوءظنی قرار دارد و در چنین فضایی است که  میان درون و برون او شکافی ایجاد می شود  و نهایتا درون او یک دیگری برای دیگری ساخته می شود. صدای درون ابراهیم مازاد دیگری یا همان دیگری دیگر است، ساحتی که میخواهد در نظامی خود ساخته انتقام فریب های نظام اجتماعی را با دستان او بگیرد و از طرفی گرفتار موانع اخلاقی است.

 راوی نخست " یادداشت های کتابفروش" ابراهیم در نقش فردی بی گناه، مدام قصد دارد از صدا، از تسلیم شدن و هر چیزی که او را به خود بخواند بگریزد. گریز او پیش فرض  انتقال گناهی است که هنوز شکل نگرفته یا قرار است شکل بگیرد.

    ابراهیم مردی است که همه چیز را به خاطر می آورد، مظهر کسی که می خواهد به روابط اجتماعی پایبند باشد، تجلی یک معرفت ناب، بی شکاف و عاری از غریزه جنسی که نمی خواهد خود را به گناه دیگران آلوده کند.  اما این گریز نامعلوم که از ترس انتقال گناه است متعلق به چه کسی است؟ گناه زندگی با پدری است که عمری با بدبینی کنارش زندگی کرده  و ابراهیم را به جایی رسانده که مثلا با استیضاح روح پدر آرام گیرد یا جامعه ای  که مدام قصد دارد به امثال لی لی دست اندازی کند. جامعه ای که قدرت و بدبینی  در آن حرف اول را میزند و او را چنین به وجود آورده و از تمام ابعاد قدرتش باید انتقام گرفت. بنا بر چنین رویکردی، راویان " یادداشت های کتابفروش" در جستجوی هویت خویش از طریق روابطی هستند که تصویر یا موقعیت آنها را به خودشان نشان دهد. در نتیجه آنها  در نقش " رانه" عمل می کنند،رانه دقیقا به طلب یا خواستی اطلاق می شود که در برابر دیالکتیکی شدن مقاومت میکند. در این مورد نه  تنها ابراهیم، بلکه راویان دیگر که هر دو زن هستند نیز در برابر دیالکتیکی یا تسلیم امر اجتماعی شدن مقاومت هایی از خود نشان می دهند.

 روایت " یادداشت های کتابفروش" از قانونی پیروی میکند که هر یک از راوی ها در یک وضعیت مبتنی بر منطق استنتاجی، آشنا یا متعارف باشد و ماجراها  طوری پیش می رود که عناصر برسازنده ی روایت، در گردشی خلاف جریان معمول عمل کند و نهایتا در معرض تبدیل به وضعیتی آشفته و غریب قرار گیرد.  یکی از این راوی ها، لی لی است، دختری  ساده دل و عامی که پس از خروج از یتیم خانه، با مشکلاتی بزرگتر و اساسی تر از مسائل یتیم خانه دست و پنجه نرم میکند. او مدام  با چهره ی هراس انگیز تجاوز و تنش های حل نشده ی نقش اجتماعی اش به سر میبرد، تا جایی که آسیب ها او را به جایی می رساند که سعی کند جنسیتش را کتمان و تجسدی بی معنا شود که بخواهد خود را در  فضایی دیگر مستحیل کند.  راوی سوم خبرنگار، زنی است اساسا بی ظرافت که در محیط کارش فعال است، برای خودش درآمد دارد و ارتباط خود را  با جهان عاطفی در حال از دست رفتن می بیند.  او  به بن بست زندگی مدرن رسیده و از مشکلاتی رنج میبرد که ظاهرا علاجش نوشتن است، روایتی در مورد آدم ها... با این وجود،  این دو راوی مکمل راوی اول هستند و خود را می توانند حول و حوش " ابراهیم کتابفروش"  مطرح کنند.

 

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :