نقدی بر شعر ابراهیم آرمات
نوشته عارف معلمی


نقدی بر شعر ابراهیم آرمات
نوشته عارف معلمی نویسنده : عارف معلمی
تاریخ ارسال :‌ 5 مهر 98
بخش : اندیشه و نقد

نشانه سازی ها و تصاویر متحرک

نقدی بر شعر ابراهیم آرمات
نوشته عارف معلمی

 

 

در درگاه پنجره صبح با زنی که شالش طعم شرجی و آزادی می دهد...
برهنگی را می گیرد از تهاجم فرهنگی
دکمه های محکم مانتو
با مردهای آنسوی دیوار درد مشترک دارند
حرفی که در دهان کوچه مانده
بوسه های ست که در آستین داری
چرخش نیم درجه
به سمت سایه هایی که قیام کردند
در خروج اضطراری
نمیخواهم دل بکنم
از تاریکی که ایستاده در آستانه شهوت و خشم
ایستاده ای نوک پنجره
با کوچه سخت گیرانه رفتار میکنی
که کسی درخت نشود
سایه نشود
شالم اما کنده نمی شود
از اضافه های تنت
بردارم
تعادل سرهایی که ایستاده اند در تاریکی
چشم هایی که زوم کرده اند
درلحن سایه ها
صدای ترک خوردن نگاهشان
اعماق صورتم را می شکافد
من در ابعادی نامعلوم
تمایلم اضافه های تن توست
که در تهاجم تاریکی بیرون زده از پنجره
نام تو را از سایه ها بیرون کشیده ام
لب های تو صرف نمی شود در عصبانیت و دلهره
صرف نمیشود در تردید و هوای خاکستری
دچار حس نامریی ام
باد که بویی از تو ندارد در سرپنجه اش
رفتار خشک موهای مجعدم را ترک می کند
درختی تنومندم
حرف های تو درمن جوانه می زند
شال سبز می شوم در قدمگاه
پناه میبرم ب سایه هایی که وارونه از دیوار بالا می روند
پنجره را فتح می کنند
این فریاد یک زن است
زنی که عبور می کند از عصر مشروطه
زنی ک با حجاب کشف می شود در عصر رضاخانی
با چادرخودش را اعدام می کند ساعت 5 عصر میدان انقلاب

 

نوع نگاه و پرداخت  در ارتباط با مضمون متفاوت است. در این اثر  شاعر بیشتر با تصاویر متحرک و  نشانه سازی ایجاد فضا و حادثه می کند. مضمون اثر اجتماعی ست با رگه های عاشقانه و سیاسی و موضوع زن است. ساختار متمرکز گراست و از نظر پیچیدگی به زبان متوسط کار سروده شده است. موتیف مقید زن و موتیف های آزاد: شال،  چادر، بوسه، فریاد، برهنگی و... نشانه سازی از ابزار های مهم این اثر است.

 نشانه سازی سه جزء دارد:
1)نشانه
 2)مدلول :چیزی که به نشانه دلالت دارد
3)اینترپِرِنت یا تغییر کننده : که از ارتباط بین نشانه و مدلول نتیجه گیری می شود مثل ارتباط بین کفش و ردپا.
با ساختارگرایی جزئی نگر اثر را بررسی می کنیم :


اپیزود اول

در درگاه پنجره صبح با زنی که شالش طعم شرجی و آزادی می دهد...
برهنگی را می گیرد از تهاجم فرهنگی
دکمه های محکم مانتو
با مردهای آنسوی دیوار درد مشترک دارند


شاعر زنی را به تصویر می کشد که از فرهنگ غالب جامعه ناراضی ست(دکمه های محکم).
 
(دکمه های محکم مانتو با مردی آنسوی دیوار درد مشترک دارند) این سطر رابطه ترامتنی از نوع غیرتقلیدی با شعری از شاملو: (من درد مشترکم مرا فریاد کن) دارد.
در سطر اول (طعم شرجی و آزادی) حس آمیزی خلق شده. دکمه های محکم مانتو یک نشانه است و (درد)  مدلول است و اینترپِرِنت نارضایتی ست. تقطیع ضعیف در سطر اول و استفاده ی بدون کاربرد از نقطه چین جزئی از ضعف های اپیزود است. کلمات شکل زیست شده دارند بدلیل فضاسازی بکر شاعر با استفاده از شال، مانتو، برهنگی و دکمه

 

اپیزود دوم


حرفی که در دهان کوچه مانده
بوسه های ست که در آستین داری
چرخش نیم درجه
به سمت سایه هایی که قیام کردند
در خروج اضطراری


تلفیق اندیشه و احساس. (حرفی که در دهان کوچه مانده بوسه هایی ست که در آستین داری)  در مختصات اولیه معنایی (حرفی که در دهان کوچه است) مجاز از حرف های نگفته و سرکوب شده است  که در مختصات اول معنای سرکوب احساسات و در مختصات دوم معنایی آسیب های اجتماعی ناشی از این سرکوب است. بوسه ی در آستین عشق را تداعی می کند. در مختصات دوم معنا شاعر با بکارگیری اشنازدایی (بوسه هایی که در آستین داری) و ارتباط با ضرب المثل مار در آستین به مفهوم آسیب و خطر می رسد. در این اپیزود بوسه نشانه است و مدلول( سایه هایی که قیام کردند)  و اینترپرنت آسیب های فرهنگی و اجتماعی ست.

 

اپیزود سوم

نمیخواهم دل بکنم
از تاریکی که ایستاده در آستانه شهوت و خشم
ایستاده ای نوک پنجره
با کوچه سخت گیرانه رفتار میکنی
که کسی درخت نشود
سایه نشود
شالم اما کنده نمی شود
از اضافه های تنت
بردارم
تعادل سرهایی که ایستاده اند در تاریکی
چشم هایی که زوم کرده اند
درلحن سایه ها
صدای ترک خوردن نگاهشان
اعماق صورتم را می شکافد

 

تنفس مخاطب
در اپیزود های اخیر با توجه به تصویر دهی متعدد و جلوگیری از ازدحام تصاویر شاعر مخاطب را برای هضم ذهنی حوادث آماده می کند و از تصاویر متعدد استفاده نمی کند.
(با کوچه سختگیرانه رفتار می کنی)
کوچه المانی از جامعه است و سختگیرانه رفتار کردن با کوچه هم تشخیص است هم چند معنایی معنای اول سخت گرفتن به دیگران و معنای دوم سخت گرفتن به خود است گویی در نگاه اول ابژه مبتلا به مازوخیسم است اما در نگاه عمیق نشاندهنده یوغ فرهنگی بر جامعه زنان ست...[Forwarded from Ahrar]
(که کسی درخت نشود کسی سایه نشود)
سوبژه روایتی پارانوئید دارد و ترس از مزاحمت های ناشی از جامعه (کسی سایه نشود)  را عنوان می کند.


اپیزود چهارم

شالم اما کنده نمی شود
از اضافه های تنت
بردارم
تعادل سرهایی که ایستاده اند در تاریکی
چشم هایی که زوم کرده اند
درلحن سایه ها
صدای ترک خوردن نگاهشان
اعماق صورتم را می شکافد


(شالم اما کنده نمی شود از اضافه های تنت که بردارم)
در این سطر شال آنقدر جزئی از زن شده شاعر نمی تواند با آن مقابله کند. شاعر بدنبال منحرف کردن جامعه از معشوق خود است(تعادل سرهایی که ایستاده اند در تاریکی چشمانی که زوم کردند).  نهایتا وضعیت موجود سبب خشم شاعر شده ( صدای ترک خوردن نگاهشان
اعماق صورتم را می شکافد)  ترک خوردن نگاه و لحن سایه ها حس آمیزی هایی ست که در این اپیزود می بینیم

 

اپیزود پنجم
 
من در ابعادی نامعلوم
تمایلم اضافه های تن توست
که در تهاجم تاریکی بیرون زده از پنجره
نام تو را از سایه ها بیرون کشیده ام
لب های تو صرف نمی شود در عصبانیت و دلهره
صرف نمیشود در تردید و هوای خاکستری

حرکت شاعر دوربین را از ابژه به سوبژه زوم می کند  و مثل یک فیلم سینمایی سعی در اجرای دقیق شخصیت  دارد. فضاسازی و نشانه سازی ها اپیزود را دارای فضایی برزخگونه کرده :(حسی نامعلوم) ، (ابعادی نامعلوم)، (صرف نشدن لب ها)،(باد که بویی از تو ندارد).
در اوایل این اپیزود که دوربین روی ابژه است از نشانه سازی استفاده شده. نشانه : اضافه های تن تو.
مدلول :بیرون زده از پنجره
اینترپرنت: مو، صورت، دست. که چند تاویلی نیز است. وقتی روی ابژه زوم شده با نشانه سازی و جزئیات نگری روبرو هستیم شاعر نام ابژه را صدا می زند: ( نام تو را از سایه ها بیرون کشیده ام) در محیطی از سایه ها و تاریکی. تشخیص (رفتار خشک موهای مجعد) و تصاویر حرکتی (باد که بویی از تو ندارد سر پنجه اش) از ویژگی های مهم این اپیزود است در ادامه به بررسی سوبژه خواهیم پرداخت.

 

اپیزود ششم


درختی تنومندم
حرف های تو درمن جوانه می زند
شال سبز می شوم در قدمگاه
پناه میبرم ب سایه هایی که وارونه از دیوار بالا می روند
پنجره را فتح می کنند

در این سطر سوبژه توصیف می شود (درخت تنومندم) (شال سبز می شوم در قدمگاه) (پناه می برم به سایه هایی که وارونه از دیوار بالا می روند)

هر شعر منطق خودش را دارد. در این اپیزود اینگونه نیست. سوبژه درختی تنومند است(درختی تنومندم) که نمایانگر استواری و پایداری ست اما بدون هیچ زمینه ای حرف از پناه بردن به سایه ها حرف می زند. در این قسمت فاصله هست بین درخت تنومند و و پناه بردن. وجود ترکیب نخ نما از دیگر ضعف های اپیزود است. درخت به شکل پیشفرض تنومند است. مثل این می ماند که بگوییم شب سیاه یا تیغ تیز. و بهتر بود شاعر می گفت درختم /حرف های تو جوانه می زند در من /سبزه شالی می شوم در قدمگاهت/در برابر سایه هایی که وارونه از دیوار بالا می رود. (حرف های تو در من جوانه می زنند) کشف در تصویر متحرک و ترکیب انتزاع و عینیت و همچنین حس امیزی

 


اپیزود هفتم


این فریاد یک زن است
زنی که عبور می کند از عصر مشروطه
زنی ک با حجاب کشف می شود در عصر رضاخانی
با چادرخودش را اعدام می کند ساعت 5 عصر میدان انقلاب

در این اپیزود پاساژ متنی ناقص است .
 فریاد در مختصات معنایی عمیق نمایان گر دوران است. و سیر خلاصه از زن را در مشروطه، پهلوی و انقلاب می آورد. از نکات مثبت استفاده از تکنیک در این اپیزود است (زنی با حجاب کشف می شود) که چند تاویلی ست یک معنای کشف پیدا کردن و معنای دیگر در این سطر آشکار کردن است.ساعت پنج عصر نماد و رابطه ترامتنی با شعر ساعت پنج عصر لورکا دارد. حذف( در عصر رضاخانی) به سپیدخوانی کمک می کند و ماهیت کشف را به مخاطب می دهد.


زبان شعر خالی از جسارت است. اما در ایده پردازی و محتوا بدلیل استفاده از چند تاویلی موفق عمل کرده از ابزار های مهم این اثر نشانه سازی های کشف تصاویر  متحرک بود. و حرکت سینماگونه از ابژه به سوبژه از ویژگی‌های دیگر اثرند. شاعر باید به پاساژ های متنی و جسارت های زبانی توجه به سزایی داشته باشد.

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :