معرفی کتاب " و خدا هم عروسک را دوست داشت "
نوشته ی مهلا منصوری
ترجمه به ایستانبولی : محمد امین سیفی
تاریخ ارسال : 4 مهر 96
بخش : ادبیات ترکیه و آذربایجان
اگر ترجمه از زبانی دیگر به زبان کاربردیِ هر یک از جوامع فقط تا حدودی حساس و دشوار باشد، ترجمه از زبان کاربردی به زبانی دیگر بسیار حساستر و دشوارتر خواهد بود، برای مثال من میخواهم امروزه متنی را از زبان ایستانبولی به فارسی برگردانم، این کار اگر تا حدودی دشوار و حساس باشد، عکس آن یعنی ترجمه از زبان فارسی به ایستانبولی بسیار حساستر و دشوارتر خواهد بود، چرا که زبان پر از کنایهها و رمز و راز است و گاهی به هنگام ترجمه، بیاطلاعی از آن کنایهها و رمز و رازها برای مخاطبانی که کاربر اصلیِ زبانی دیگرند دستانداز ایجاد میکند و حتا موجب سوء تفاهم میشود. برای روشن شدن مطلب میتوانم مثالی بزنم: فرض کنیم کسی میخواهد متنی را از زبانی دیگر به فارسی برگرداند و از کنایههای زبان فارسی اطلاعِ گستردهیی ندارد. از طرفی در این متن، از این نکته سخن به میان آمده است که بر فرض کسی دستاش شکسته است و استخوان او بعد از بهبود، کج جوش خورده موجب کجی دست او شده است. به عبارت دیگر نویسندهی آن متن کج بودن دست او را توضیح میدهد اما همین «کج بودن دست» در زبان فارسی کنایه از دزد بودن اوست!! پس میبینیم که ترجمه مخصوصن اگر به زبانی باشد که بر ریزهکاریهای آن اشراف نداشته باشیم چه مضحکهیی به وجود میآورد.
از آنجا که مقصود این بخش از سایت پیادهرو، تأکید روی ادبیات ترکیه است پس باید توضیح بدهم: از میان کسانی که علاوه بر ترجمه از ایستانبولی به فارسی، در ترجمه از فارسی به ایستانبولی نیز مهارت و تجربهی کافی دارند میتوانم به محمدامین سیفی اعلا اشاره کنم. او کتابی از مهلا منصوری در حوزهی کودک را با نام «و خدا هم عروسک را دوست داشت» با عنوان Tanrı Da Severmiş Bebeği به ایستانبولی ترجمه کرده است. لحن او و توجه او به زبان ایستانبولی در این ترجمه به قدری چشمگیر است که هر علاقهمندی میتواند این متن را نه یک بار که چندین بار بخواند و باز هم تمایل به خواندن داشته باشد.
از طرف دیگر مهلا منصوری - خود - مترجم است و برگردان چندین کتاب از زبان ایستانبولی به فارسی را در کارنامهی ادبیاش دارد اما همانطور که گفتم ترجمه از فارسی به ایستانبولی کاری دشوار است و مهلا منصوری به درستی از ترجمهی متن خود چشم پوشیده، آن را به مترجم توانایی مثل محمدامین سیفی اعلا سپرده است. دقت هر دو بزرگوار جای تقدیر دارد.
بند آغازین داستان «و خدا هم عروسک را دوست داشت» را به هر دو زبان مرور میکنیم:
داخل جوی آب افتاده بودم. بالای سرم، بیرون جوی، گربه در حالی که چشم از من برنمیداشت، همراهام میدوید. دور و برم پر بود از آشغالهای خربزه، هندوانه، پاکت چیپس و...
- وای خدای من، موووووش!
Arkın içine düşmüştüm. Başucumda arkın dışındaki bir kedi gözlerini benden almadan benimle birlikte koşuyordu. Etrafım kavun ve karpuz kabukları ve cips poşetleri gibi çöplerle dolup taşıyordu.
- Eyvah tanrım Faaareee!
کتاب «و خدا هم عروسک را دوست داشت» با ترجمهی این نام به Tanrı Da Severmiş Bebeği در سال 1395، در قطع خشتی، به همت انتشارات ناصرالدین و در 16 صفحه در اختیار مخاطبان گروه سنی کودکان قرار گرفته است.
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه