مروری خلاصه بر داستان نویسی زنان ایران / مهتاب کرانشه

تاریخ ارسال : 11 شهریور 93
بخش : اندیشه و نقد
مروری خلاصه بر داستان نویسی زنان ایران
مهتاب کرانشه
زنان نویسنده، در طول چند دهه، توانستهاند موقعیت خود را در عرصه ادبیات ایران، به جایگاه تثبیت شدهای برسانند. آنان در حوزه ي داستان به خصوص ادبيات داستاني كودكان و نوجوانان، رمان، نمايشنامه و فيلمنامه آثار پرباري را ارائه داده اند كه به رقابت با آثار مردان مي پردازند.
گفتني تر اين كه بيشتر اينها نشانه ای از دفاع از موجوديت، جنسيت ، هويت ملي و فرهنگي و ديني و علمي زنان در كنار و يا برابر مردان است. بنابراين بايد اعلام كرد كه زنان داستان نويس امروز ايران سهم ارزشمند و درخور توجهي از داستان نويسي امروز جهان را به خود اختصاص داده اند و آثارشان از هر حيث شايسته توجه و ترجمه و نقد و تجزيه و تحليل است.
داستان نويسی زنان علاوه بر پيوندی که باعرصۀ ادب به طور کلی دارد از سوی دیگر نشانۀ بسيار مهمی از تحول اجتماعی، فرهنگی و انسانی بسيار عميقی است که در صد سال گذشته در عرصۀ زندگی زنان در ايران رخ داده است. تحولی همراه با تلاطماتی گاه خشن، گاه بالنده، گاه حقير و گاه گشاينده..زنان نويسنده و داستان نويس ايراني به شيوه و سبك امروز، از سال ۱۳۲۰(ش) پديد آمدند و آثار نخستین آنها اسیر کلیشه های ادبیات مردانه بود. با این تفاوت که آنها (زنان) خیلی نگران ترند و دائماً زنگ اخلاق را به صدا در می آورند. نخستين نويسندگان زن هدف از داستاننويسي را تربيت و تهذيب اخلاق می دانستند تا همجنسان خود را از خطرهايي كه در پيرامونشان هست آگاه سازند. ايراندخت تيمورتاش اولين زني است كه در سال ۱۳۰۹كتاب داستان اش را منتشر كرد.
این روند نوشتن تا دهه ۴۰شمسی ادامه می یابد اما از این زمان به بعد تحولی در ادبیات زنان به وجود می آید.
منتقدان و تاريخ نگاران ادبی در ايران، سال ۱۳۴۸، سال انتشار رمان سووشون را آغاز داستان نويسی زنان و سيمين دانشور را مادر و اولين قلم به دست در اين زمينه می دانند. اين داستان که در زمان انتشارش يک حادثۀ بزرگ ادبی و سياسی بود٬ تا به حال پانزده بار تجديد چاپ شده است. آخرين چاپ با تيراژ ده هزار نسخه منتشر شده که در مقياس های ايران بسيار بالا است. سووشون اولين رمانی است که نويسنده، راوی و شخصيت اول آن زن است هر چند که شخصيت مرکزی و محوری آن يک مرد است.آثار دیگر دانشور مجموعه داستان به کی سلام کنم و جزیره سرگردانی و چند اثر دیگر است.
پس از سيمين دانشور چند زن ديگر داستان نويس مانند شهرنوش پارسی پور ، گلی ترقی، مهشيد اميرشاهی، مهری یلفانی ، شکوه میرزادگی، پرتو نوریعلا و غزاله عليزاده و چند تن دیگر ... در سال های قبل از انقلاب چند رمان و داستان کوتاه منتشر کردند.اینان آن دسته از نویسندگانی هستند که داستان نویسی را از دهه چهل، پنجاه آغاز کرده اند.
"کوچه بن بست" اولین کار مهشید امیر شاهی است که در سنین هفده سالگی به اتمام رسیده است. دیگر مجموعه داستان های او "سار بی بی خانوم" "بعد از ظهر آخر" "به صیغه اول شخص مفرد" و "منتخب داستان ها" می باشد.
گلی ترقی قصه نویسی را از نوجوانی تجربه کرد.اولین کتاب او مجموعه داستانی است به نام "من چه گوارا هستم" این مجموعه داستان مضمونی اجتماعی دارد .ترقی بعد از انقلاب به پاریس رفته و فعالبت های ادبی خود را آنجا ادامه می دهد. آثارداستانی گلی ترقی با خلق داستان «خانهای در آسمان» به اوج میرسد. زنان داستانهای گلی ترقی، آرزو دارند تا در جایگاههای واقعی خود - مادر، همسر، دختر - قرار بگیرند، گلی ترقی با طراحی فضاهایی شیرین و غریب سعی در برآوردن این آرزوی زنانه دارد. مردان داستانهای ترقی نه خیلی تیزهوش تر از زنانند و نه برتری خاصی به زنان دارند اما دوست دارند که سالار باشند و شاید این تداعی همان نظام سنتی باشد که حاکم بر داستانهای او است. گلي ترقي نخستين فيلمنامه نويس خانم نیز هست و نخستين فيلمنامه ي وي "بي تا" نام دارد كه این فیلم در سال ۱۳۵۱به اكران عمومي درآمد. در اغلب داستانهاي گلي ترقي، زنان به نسبت از قدرت و قابليت هاي بيشتري در اداره زندگي برخوردارند و اغلب راهبر و راهنماي مردانند.
شهرنوش پارسی پور از شانزده سالگی داستان هایش در نشریات مختلف به چاپ می رسید.آداب صرف چای در حضور گرگ٬ طوبا و معنای شب ٬تجربه های آزاد ٬سگ و زمستان بلند و زنان بدون مردان از آثار منتشر شده اوست و همینطور داستان عقل آبی او کاری است که در خارج از ایران منتشر شده است. از نظر نوشتار آثار داستاني پارسي پور در هاله اي از ابهام و پيچيدگي فضاي بيمار جامعه ايران قبل از انقلاب اسلامي و اوضاع سياسي، اجتماعي و فرهنگي آن را ترسيم مي كند. او در اين آثار به مكاتب ادبي سوررئاليسم و رئاليسم جادويي نظر دارد و مضامين عرفان شرقي-ايران، هند و چين-در آنها كاملا مشهود است. موضوع اصلي داستانها، زندگي زناني است كه در جامعه پناهگاه مطمئني نمي يابند و به همين دليل در دام تباهي گرفتار مي شوند. نويسنده در این داستان های خود، عناصر داستاني را به درستي به كار گرفته است و از آميزش اسطوره و خيال و عرفان با واقعيت هاي زندگي تركيب جديدي به دست داده است كه در نوع خود بديع و تازه است. شهرنوش پارسی پور هم اکنون در امریکا زندگی می کند.
غزاله علیزاده که اولین کتابش بعد از تابستان نام دارد ٬در سال ۱۳۵۵منتشر شد. سپس، سفر نا گذشتنی مجموعه سه داستان کوتاه است که در سال ۱۳۵۶به چاپ رسید. انتشار رمان دو جلدی "خانه ادریسی ها" در سال ۱۳۷۰و "چهار راه "که مجموعه ی چهار داستان است، نام او را به عنوان نویسنده ای معتبر در قصه نویسی معاصر ایران ثبت کرد.
در داستان های علیزاده زوج ها همیشه دردی جانکاه را تحمل می کنند.دردی که آنها را به تنهایی و انزوا می کشاند.
غزاله علیزاده در داستانهایش هیچگاه یک سویه نگاه نکرده است.اگر تصویر مثبت یا منفی از زنان ارائه داده ,در مقابل از تصویر مثبت یا منفی مردان نیز نوشته است.منتهی نقش زنان را به دلیل کمرنگ بودن آن در طول تاریخ برجسته نشان داده است.
در سالهای بعد از انقلاب روند داستان نویسی زنان با رشدی انفجاری مواجه شد؛ به طور مثال بر اساس پژوهشی از سال ۱۳۷۰به بعد میزان ادبیات زنان در ایران به سیزده برابر دهه قبل اش می رسد که پدیده ای قابل بررسی است. شهرنوش پارسی پور می گويد: "تجربۀانقلاب و جنگ و پيامدهای اقتصادی و روانی آن زنان را به ميدان حادثه پرتاب کرده است و اين گويا يک فرمان تاريخی است. من می نويسم چون انديشيدن را آغازيده ام. دست خودم نبوده است که چنين شده، ناگهان پوستۀحيوانی «ماده گاو» را از دوشم برداشته اند از اين رو می نويسم چون دارم انسان می شوم، می خواهم بدانم کيستم" .
خوبست بدانيم که در ده سال گذشته پر فروش ترين رمان ها را در ايران، زنان نوشته اند. از جمله بامداد خمار نوشتۀ فتانۀ حاج سيد جوادی که چهل و هفت بار تجديد چاپ شده است.و سهم من پرینوش صنیعی که چهارده بار تجدید چاپ شده است .گرچه این رمان ها داستان هایی خطی هستند که در مضمون آنها جریانی از پند و اندرز رونمایی می کند و یا شاید بتوان تا حدی مضمون رمان هایی از این دست را نسخه هایی تکراری از نوشته های نویسندگان زن دهه بیست دانست اما بیشتر این داستان ها در قالب نثری بسیار شیوا و روان نگارش شده که خواننده را با جذابیت هایش و اتفاقات خواندنی مجذوب می کند و با شوق تا به آخر داستان می کشاند و به همین خاطر است که تیراژ را تا به این حد بالا می برند. در مضمون این داستان ها سهم معلق در هوای زنان را که می خواهند خارج از دالان های تاریک اجتماعی حرکت کنند، مثل یک علامت سوال بزرگ پیش روی خواننده می گذارند. این نوع بن مایه از داستان را مثلاَ در کتاب بی بی شهرزاد شیوا ارسطوئی هم می شود دید.
فریبا وفی که دو داستان پرنده من و رویای تبت او برنده جایزه های متعدد شده است دیگر داستان سرای به نام بعد از انقلاب است.درداستان پرندۀ من تم خانه در جریان است .قصه از اسباب کشی به یک خانۀ جدید آغاز می شود. خانه ای پنجاه متر مربعی که راوی زن داستان با آن خود را مالک حس می کند. ولی شوهرش می خواهد خانه را بفروشد. خانه برای زن سمبل گذشته است و مرد که مدام به سوی آینده فرار می کند ، می خواهد گذشته و خانه را رها کند. میان زن و شوهر گفتگو و درک مشترکی به وجود نمی آید و زن درکند و کاوی ذهنی درخاطرات و خانۀ کودکیش سرانجام به رمز باریکه خانه و خانوادۀ پدری بر ناخودآگاه او گذاشته است پی می برد و آن گاه است که با خود و محله و خانۀ تازه اش یک رنگ و راحت می شود.
بخش بزرگی از ادبيات داستانی ما، چه زنانه و چه مردانه، با انگيزۀ انتقال روايت و نگاه نويسنده از واقعيات به مخاطب ان نوشته شده است. يعنی نويسنده می خواهد بگويد من اين واقعۀ تاريخی، اين واقعيت فرهنگی، اين مشکل اجتماعی را اين گونه ديده ام و اين ديد را، يا گزارش گونه، يا در لابلای ماجراهای تخيلی يا تاريخی نقل می کند. با ورود زنان به دنيای داستان نويسی، طبيعتاَ يک رشته واقعيات ويژۀ زندگی زنان با نگاه زنانه به بن مايه های داستان نويسی افزوده شد و از آنجا که زنان نويسنده هم به طور طبيعی درد آشنای اين واقعيات بودند و هم خود را نسبت به آن ها متعهد می دانستند، داستان هائی نوشتند افشاگرانه و دادخوهانه دربارۀ فقر زنان، دربارۀ موقعيت پايين تر زنان درجامعه نسبت به مردان، دربارۀ رهاماندگی و واگذاشتگی زنان پس از طلاق و بی پناهی آنان، دربارۀ باورهای ريشه داری که در خصوص دختران و زنان در ذهن جامعه وجود دارد. اين موضوع ها را می توانيم در يک ردۀ افشای مظالم قراردهيم که دنيای سنتی را نشانه می گيرد. مثلا در بسياری از نوشته های اولیۀ منيرو روانی پور می توان اين بن مايه را سراغ کرد. مثلاَ در داستان های سنگ های شيطان منيرو روانی پور صحنۀ بازگشت دختر جوانی را به ده زادگاهش در جنوب تصوير می کند. منیرو روانی پور از جمله زنان نویسنده ای بود که در دهه شصت شمسی در فضای مردانه ادبیات داستانی ایران درخشید و آثاری با حس و حال بومی و غریب نوشت که با استقبال مخاطبان روبه رو شد.کتاب های نوشته منیرو عبارتند از: کنیزو ٬اهل غرق٬سنگ های شیطان ٬دل فولاد٬کولی کنار آتش و چند داستان بلند دیگر...
منيرو روانی پور در بسياری از کارهای اول خود بر پایۀ سفرهائی که در جنوب ايران کرده و جمع آوری آيين ها و باورهای مردم بومی اين خطه بسياری از باورهای کهن که اغلب زنان راهدف قرار می دهند را به نقد می کشد.
مهسا محب علی و میترا الیاتی دیگر داستان نویسان زن بعد از انقلاب هستند که کارهای آنان حرفی برای گفتن دارند. اولين مجموعه داستان محب علی « صدا» در سال ۷۷منتشر شد و اولين رمان او نفرين خاکستري در سال ۸۱از طرف نشر افق به بازار عرضه شد. اما مجموعه داستان عاشقيت در پاورقي که در سال 83 منتشر شد نقطه عطفي در کارنامه اين داستان نويس به حساب مي آيد. اين کتاب در جايزه گلشيري و منتقدان مطبوعات برگزيده شد و به چاپ چهارم رسيد. نگران نباش چهارمين کتاب محب علي است.میترا الیاتی هم با نگارش کتاب مادموازل کتی و چند داستان دیگر جایزه گلشیری در سال ۱۳۸۰را از آن خود کرد.
از دیگر نویسندگان مطرح زن در بعد از انقلاب می توان به فرخنده آقایی اشاره کرد. کتاب از شيطان آموخت و سوزاند این نویسنده، برندۀ جايزۀ گلشيری در سال ۱۳۸۵شده است. در این رمان اين بار راوی يک زن ارمنی ازدواج کرده با يک مسلمان است که خانه ندارد و شب ها را در کتابخانۀ شهرداری می خوابد.داستان کتاب يادداشت های روزانۀ اين زن است. زنی است تشنۀ دانستن، حرکت، زندگی تميز و مرفه.
در بررسی نوشتارهای داستانی زنانه هم چنين بايد از نوعی رمان نويسی زنان سخن گفت که پاکيزه و راحت و پرنکته ولی کم اندوه است، کتاب های زويا پيرزاد را بايد از اين دست دانست که در سال های اخير بسيار خواننده داشته است. زويا پيرزاد در دو کتاب اخيرش چراغ ها را من خاموش می کنم و عادت می کنيم، زندگی، حالات و روحيات زنان قشر متوسط را ترسيم می کند. آن ها یی که درگير التيام زخم ها و همچنین خوديابی هستند. زنان اين کتاب ها فقير نيستند و مورد تجاوز جنسی يا بد رفتاری های پرفاجعه قرار نگرفته اند اما نیازمند و در آرزوی همدلی و تفاهم با همسرشان ٬ با فرزندانشان و حتا با مادرشان هستند.
پس از تب و فوران نويسندگی زنان در دهۀ شصت و هفتاد، اکنون با کتاب هايی خواننده پسند نيز روبرو هستيم، با رنگی تند يا ملايم از فمينيسم،آميخته با ماجراهای پليسی مثل سرخی تو از من اثر سپيده شاملو.
داستان نویسی زنان ایرانی در خارج کشور ٬هم زمان و هم عرض داستان نویسان داخلی پیش می رود.این تم نوشتار که به ادبیات مهاجرت معروف شده است شاخه ای جداگانه در ادبیات کشورمان محسوب می شود که چه از نظر زبان و چه از نظر مضمون ویژگی های خودش را دارد.
ملیحه تیرهگل، منتقد ادبی، پژوهشگر و نویسنده کتاب "مقدمه ای بر ادبیات تبعید"، گفته است: "زن نویسنده مهاجر، در دو زمینه از مردان نویسنده پیشی گرفته است: شکستن تابوهای فرهنگی، یا دست کم رویارویی بدون خودفریبی با آنها، که در آثار زنان از سطح کلام فراتر رفته و به معنا رسیده است. دیگر توفیق نسبی در شناسایی خود، یعنی در دستیابی به استقلال درونی که محصول زمینه اول است".
بهروز شیدا، منتقد ادبی و پژوهشگر نیز معتقد است که در آثار داستاننویسان زن، اندوهی که تبدیل به خشم شده حاکم است. وی در این زمینه گفته است: "در ادبیات زنانه خارج کشور، میل به تجدد و تنکامهگی به عریانی تصویر شده است".
بر اساس اطلاعات موجود، شماری از نویسندگان ایرانی که در خارج از کشور به زبان فارسی مینویسند اینهایند: در آمریکا شهرنوش پارسیپور، شکوه میرزادگی، پرتو نوریعلا، فریبا صدیقیم، مهرنوش مزارعی، عزتالسادات گوشهگیر، سودابه اشرفی، پوران مهدیزاده و مگی سلیمان؛ و در فرانسه مهشید امیرشاهی، گلی ترقی، افسانه خاکپور، مهستی شاهرخی، شهلا شفیق و تارا خنجمنش؛ در آلمان، فهیمه فرسایی، ناهید نصرت، نوشین شاهرخی، هایده صنعتی، شهناز اعلامی، سوسن افشار، نسرین رنجبر ایرانی، کتایون آذرلی، سهیلا عرفانیان و افسانه امیدوار؛ در سوئد فریده ابلاغیان و نازلی طاوسیان.در کانادا مرضیه ستوده و مهری یلفانی ، فرشته مولوی و نسرین الماسی ؛ در هلند قدسی قاضینور و در انگلیس زهرا شادمان، ستاره صحرایی و فائزه عمید.
در مورد داستان نویسی زنان در خارج از ایران و به گفته ای دیگر داستاننویسی مهاجرت بد نیست یادی بشود از نویسندگانی که در خارج از ایران به مستند نویسی روی آورده اند و به واقعيات پرداخته اند .اینان کار پژوهش را به کار تخيلی ترجيح داده اند. از میان این افراد می توان به حورا ياوری در زمينۀ ادبيات و روانکاوی، مليحه تيره گل در زمينۀ ادبيات مهاجرت، فرزانه ميلانی، افسانه نجم آبادی، هما سرشار در کار تاريخ فعال بوده اند٬ نام برد.
در این میان هستند نویسندگانی مقیم خارج از کشور که رمان هایشان را به زبان کشور میزبان منتشر کرده اند که البته بعدا بعضی از آنها به فارسی ترجمه شده است .از بین این افراد می توان به سرور کسمائی که دو رمان به زبان فرانسه نوشته اند که با استقبال منتقدان روبرو شده است و جوايزی هم نصیب خود کرده اند٬اشاره کرد. هم چنين نهال تجدد که چند رمان تاريخی و يک داستان سفرنامه ای به زبان فرانسه نوشته اند و ايشان نيز جايزه هايی گرفته اند.و یا داستان مصور پرسپوليس مرجان ساتراپی که به زبان فرانسه نوشته شده و به ۲۴زبان ترجمه شده و در فرانسه چهارصد هزار نسخه از آن به فروش رفته و فيلمی هم از آن ساخته شد ه است که برندۀ جايزۀ هياَت داوران فستيوال بين المللی کن و جايزۀ فرانسوی سزار شده است.
نمونه ای ديگر از این دست اثر خانم فيروزۀ جزايری است که به زبان انگليسی نوشته شده.
ترجمۀ اين کتاب به فارسی تحت عنوان عطر سنبل عطر کاج به چاپ ششم رسيده است. اين کتاب که شرح زندگی يک خانوادۀ ایرانی و مشکلات ادغام آن ها در جامعۀ آمريکا ست با طنزی درخشان نوشته شده و ماه ها جزء ده کتاب پرفروش آمريکا بود و به فينال مهم ترين جايزۀ طنز ادبی آمريکا رسيد. نمونۀ ديگر، کتاب خانم آذر نفيسی است به نام "خواندن لوليتا درتهران" که آن هم جزء پرفروش ترين کتاب ها در آمريکا بود و به زبان فرانسه هم ترجمه شده است.
حسن میرعابدینی، پژوهشگر ادبیات داستانی در ایران میگوید، در سالهای اخیر زنان داستان نویس به طور چشمگیری پیشرفت کردهاند در حالی که در دهه چهل شمسی کلا بیست و پنج نویسنده زن فعال بودند در حالی که در دهه های بعد از انقلاب در مقابل هر پنج مرد نویسنده سه نویسنده زن وجود دارند که این آمار امیدوار کننده ای است.
حال اگر بخواهيم در چند فرمول و عبارت ادبيات زنان را در ايران و در زمينۀ داستان سرائی جمع بندی کنيم. می توانيم بگوئيم: زنان در پی بيان خود و جستجوی خود و التيام زخم های خود در تکاپوئی پرشتاب و غريب به سرمی برند. اين تکاپو گاه می تواند شکل چرخيدن به دور خود را بگيرد و گاه در مسیری بالنده به جلو پیش برود.
اما در هر حال نباید فراموش کرد زنانی که امروز می نویسند و می درخشند میراث دار زنانی هستند که دیر سالی است در برهوت جامعه مردسالار خشن و متعصب کوره راه ها را در نوردیدند وبا تنگناهای بی شماری مبارزه کردند و راه را تا اندازه ای گشودند و به نسل های بعد از خود فرصت دادند که بر شانه های آنها بایستند و دستان خود را به لبه ی دیوار مساوات برسانند.
-----------------------------------------
منابع تالیف
مروری کوتاه بر داستان نويسی زنان ايران پس از انقلاب/ فرنگيس حبيبی/سایت خبرنامه گویا
داستان نویسی زنان ایران .سایت آفتاب
کتاب صد سال داستان نویسی ایران /حسن میر عابدینی
نویسندگان زن داستان نویس خارج از ایران –سایت بی بی سی
نقد و بررسی آثار شهرنوش پارسی پور/حسن حدادی – سایت پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران
لینک کوتاه : |
