مروری بر "قرارگاه های ناخوشی" مازیار نیستانی
امیر حسین بریمانی


مروری بر نویسنده : امیر حسین بریمانی
تاریخ ارسال :‌ 15 مهر 94
بخش : اندیشه و نقد

مروری بر مجموعه شعر "قرارگاه ناخوشی"

اثری از مازیار نیستانی

نویسنده : امیرحسین بریمانی

 

  مجموعه شعر "قرارگاه ناخوشی" در سال 91 توسط انتشارات بوتیمار به چاپ رسید. شعر فارسی از قرن های نخستین تا به امروز، فارق از تغییرهای فرمی، دچار تغییرات مضمونی و محتوایی نیز گشته است. تحقیق اینکه تغییرات کدام یک از لحاظ زمانی بر دیگری مقدم است، شاید امری ناممکن باشد اما نگارنده مطلب بر تقدم تغییرات محتوا بر فرم عقیده داشته است. چرا که تغییرات محتوایی دارای جایگشت های بیشتری نسبت به فرم اند، بدین جهت سریع تر از فُرم ها دچار تغییر و پوست اندازی می شوند. هر فُرمی پتانسیل های خاص خود را برای شکل گیری محتوا دارد. دلیل نوشتن سطور قبلی، اقتباس مازیار نیستانی از سطری از شعر شاملو است. شعر شاملو بدین گونه بوده است : "آی عشق چهره آشنایت پیدا نیست" و اقتباس نیستانی بدین گونه : "آی عشق چهره مادر... پیدا نیست". این بررسی تطبیقی قابل تعمیم به تمامی این مجموعه شعر مازیار نیستانی است. چرا که جهان بینی شاعر در تمام، یا دست کم اغلب سطور و انتخاب واژگان او نمود می یابد و نوع نگرش کلی او را نسبت به امر شعری بیان می کند. شاید انتخاب سطری از مجموعه شعر برای تحلیل، نوعی پیش داوری تعبیر شود و نگارنده مطلب با علاقه و عقیده به بدخوانی پُل دومانی، ابایی از افراطی گری در قرائت متن ندارد.

امیرحسین بریمانیمحتوای عاشقانه شعر از حافظ و سعدی تا شاملو و امروز، به سمت عصیانگری و تردید در هستی و امکان وجودیت، رد ایده آل گرایی در روابط عاشقانه و همچنین نفی زیباشناسی عارفانه حرکت کرده است. تجلی این حرکت در طی چند قرن را می توان در همین مجموعه شعر به خوبی مشاهده کرد. از نمونه تردیدِ زیباشناسانه در "قرارگاه ناخوشی" می توان اشاره کرد به :

"دوستت دارم"

دهان باز کرد و گفت:

دوستت دارم.

 مازیار نیستانی با هویت بخشی به گزاره ای زبانی سعی در نفی نظام های ممکنِ امر واقع دارد و بدین طریق روح عصیانگر خود را در مقوله عشق متجلی می کند. هدفمندی چنین سطوری مانع از قرائت آن به عنوان یک بازیِ سطحیِ زبانی می گردد و فقط در یک جابجایی در معادلات مرسوم زبان هستی نمی یابد، بلکه همواره خود را قابل تامل معرفی می کند و نشانی از طنز و تمسخر در خود ندارد. مازیار نیستانی اگر قصد تمسخر داشته باشد، حرفش را در مرسوم ترین شیوه بیانی و ساخت زبانی می زند تا از انتقال تمام و کمالِ معنا مطمئن گردد و به چند معنایی بودن متن دامن نمی زند :

تو گفتی : بعد از این تنهات نمی گذارم

و بعد گفتی : در خانه مَردم منتظر است.

چنان که از نام این مجموعه شعر پیداست، ناخوشیِ نیستانی به انگیزه سرودن و به شعریت رساندن نوشتار او بدل گردیده و عصیانگری "من" چون ذهنیتی قاطع و غیرقابل تغییر در جهان شعری او همواره حاضر است. از دیگر وجوه "قرارگاه ناخوشی" می توان به استفاده نیستانی از ایدئولوژی اشاره کرد. او با اشاره مستقیم به "ایده آل گرایی هگل" و "اگزیستانسیالیسم" از پنداشت های مخاطب فرهیخته در جهت فضاسازی و ایجاد درون مایه ها استفاده می کند. به طور کلی عناصر شعری مازیار نیستانی چیزی نزدیک به ژستوال بودن و ظاهرسازی ها هستند اما مهارت نیستانی در بکارگیری به جا و متناسب با فضای شعرش، ابژه ها را هدفمند ساخته و در سطح رها نمی کند.

   لینک کوتاه :

  چاپ صفحه
بیان دیدگاه ها
نام و نام خانوادگی : *
ایمیل :
URL :
دیدگاه شما : *
  کد امنیتی
کد امنیتی :
 

ارسال شده توسط : سیما - آدرس اینترنتی : http://

آقای بریمانی؛ با سلام. بد نیست شما نیز سبک نوشتارتان را کمی به روز کنید! این چنین پیچیده نوشتن در تحلیل شعری که سبک ساده نویسی را پیش گرفته کمی ... به نظر میرسد!